فحش گفتن

لغت نامه دهخدا

فحش گفتن. [ ف ُ گ ُ ت َ ] ( مص مرکب ) فحش دادن. رجوع به فحش دادن شود.

فرهنگ فارسی

( مصدر ) فحش دادن .

پیشنهاد کاربران

پاشنه دهن را کشیدن ؛ عتاب بسیار کردن. دشنام و سقط فراوان گفتن.
دشنام فرمودن ؛ بد گفتن. دشنام دادن :
اگر دشنام فرمایی و گر نفرین دعا گویم
جواب تلخ می زیبد لب لعل شکرخا را.
حافظ.

بپرس