فحش کاری

/fohSkAri/

لغت نامه دهخدا

فحش کاری. [ ف ُ ] ( حامص مرکب ) به یکدیگر دشنام گفتن ، و بیشتر بصورت «فحش و فحش کاری » به کار رود.

فرهنگ فارسی

دشنام گویی یه یکدیگر ناسزا گویی به هم : فلان و فلان فحش و فحش کاری کردند .

مترادف ها

scurrility (اسم)
بد دهنی، سخن زشت، فحاشی، فحش کاری

abusiveness (اسم)
دشنام، فحاشی، فحش کاری

ribaldry (اسم)
سخن زشت، فحاشی، فحش کاری، هرزگی

پیشنهاد کاربران

بپرس