فحج
لغت نامه دهخدا
فحج. [ ف َ ح َ ] ( ع مص ) رفتار که در آن پیش پایها نزدیک گذارند و پاشنه ها دور. ( منتهی الارب ). و در مغرب تباعد میان ساقین را در مرد و چهارپا گویند. ( اقرب الموارد ). || سخت دوری میان هر دو پا. ( منتهی الارب ).
پیشنهاد کاربران
فحج که نوعى از راه رفتن بود که پاها را بعرض نهند و پاى رفیق خود را در میان پاى خود آورند و امثال این اشکال از آنچه کشتىگیران در میان خود عمل کنند. کلیات قانون ابن سینا ( ترجمه ) ، متن، ص: 187