فحا

لغت نامه دهخدا

فحا. [ ف َ / ف ِ ] ( ع اِ ) دیگ افزار. ( منتهی الارب ). بمعنی ابزارالقدر است مانند پیاز و سیر و گشنیز و غیرهم. ( از فهرست مخزن الادویه ). دیگ افزار خشک. ( منتهی الارب ). البزر او یابسه. ج ، اَفْحاء. ( اقرب الموارد ).

فرهنگ فارسی

دیگ افزار . به معنی ابزار القدر است مانند پیاز و سیر و گشنیز و غیرهم .

پیشنهاد کاربران

بپرس