فجواء

لغت نامه دهخدا

فجواء. [ ف َج ْ ] ( ع اِ ) زمین فراخ و گشاده. ( منتهی الارب ). فجوة. رجوع به فجوة شود. || ( ص ) قوس فجواء؛ کمانی که زه از وی دور باشد. ( منتهی الارب ).

پیشنهاد کاربران

بپرس