فجفاج. [ف َ ] ( ع ص ) مرد بسیار زشت خویشتن آرای به زیادت از وسع خود و نازنده بدان. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ).و گفته اند بسیارگوی و پریشان گوی. ( اقرب الموارد ).