فتوریسم (futurism)
«صور یگانۀ استمرار در فضا» (اثر اومبرتو بوتچونی، ۱۹۱۳، موزۀ هنرهای معاصر تهران)، نمونه ای از هنر جنبش هنری پیشتاز که در ۱۹۰۹ پا گرفت و به ستایش از پویایی جهان مدرن پرداخت. اساساً جنبشی ایتالیایی بود و بیشتر در نقاشی مطرح شد؛ اما به سایر هنرها، ازجمله ادبیات و موسیقی، نیز راه یافت و غیر از ایتالیا در کشورهای دیگر، به ویژه در روسیه، نیز تأثیری عمیق برجا گذاشت. این جنبش در جریان جنگ جهانی اول در ایتالیا فروکش کرد، اما در روسیه تا پایان دهۀ ۱۹۲۰ رونق داشت. آغازگر این نهضت فیلیپّو تومّازو ماریِنتّی، نویسندۀ ایتالیایی، بود که در بیستم فوریۀ ۱۹۰۹، با چاپ بیانیه ای در روزنامۀ پاریسی فیگارو، از ارزش های فرهنگی متداول به شدت انتقاد کرد. مارینِتّی از خانواده ای مرفه بود و امکانات مالی فراوانی برای آوازه گری داشت. اهل جار و جنجال بود و هرجا که حضور می یافت توجه همگان را به فتوریسم جلب می کرد. مانند بسیاری از ایتالیایی های هم عصرش، عقیده داشت که کشور و هنر ایتالیا دچار رکود شده است، و از این رو درپی هنری تازه بود تا تکنولوژی مدرن، انرژی، و خشونت را زیبا جلوه دهد. فتوریسم با دیگر جنبش های هنری از این لحاظ متفاوت بود که ابتدا با یک نام و فکر شروع شد و، متعاقب آن، آثار هنری مطابق آن فکر عرضه شدند. بیانیۀ مارینِتّی در ایتالیا هواداران بسیاری یافت. اومبرتو بوتچونی، کارلو کارّا، و لوئیجی روسّولو ازجملۀ نقاشان میلانی بودند که هستۀ گروه فتوریست را شکل دادند. آنان در ۱۹۱۰ دو بیانیه برای نقاشی فتوریستی صادر کردند که جاکومو بالاّ و جینو سِوِرینی نیز آن ها را امضا کردند. مضمون بیانیه های مذکور این بود که هنر باید حس حرکت و جنبش را منتقل کند. حرکت از ویژگی های اساسی نقاشی فتوریستی است که گاهی با تصویرهای تکرارشونده و محوشده یا ادغام آن دو القا می شود، مانند شیوۀ عکاسی با نوردهی متعدد در سرعت بالا. ایشان از سطوح برش خوردۀ کوبیسم و رنگ های درخشان و منکسر نئوامپرسیونیسم بسیار تأثیر پذیرفتند. فتوریست ها معمولاً موضوع های خود را از زندگی مدرن شهری انتخاب می کردند. آنان نمایشگاه های بسیاری برپا کردند (در ۱۹۱۲ـ ضمن سفر به شهرهای اروپایی مانند آمستردام، برلین، لندن، پاریس، و وین ـ نخستین نمایشگاه گروهی خویش را دایر کردند) و در جلسه های عمومی، و برنامه های دیگری که مارینِتّی ماهرانه آن ها را ترتیب می داد، عقاید خود را تبلیغ می کردند. اگرچه جنگ به این جنبش پایان داد، تأثیر عمیق آن بر جریان های دیگر ازجمله وُرتیسیسم در انگلستان باقی ماند و دادائیستها نیز در طول جنگ شگردهای تبلیغاتی تحریک آمیز آن را به کار گرفتند. مارینتّی پس از جنگ نیز به پیشبرد فتوریسم ادامه داد؛ او از دوستان موسولینی بود و از فاشیسم حمایت می کرد؛ اما فتوریسم را، چنان که گاه ادعا شده است، نباید «هنر رسمی فاشیسم» قلمداد کرد. فاشیسم برای هدف های تبلیغاتی خود هم از هنر سنتی و هم از هنر پیشرو استفاده می کرد. درهرحال، در آن زمان، دیگر چیزی از فتوریسم باقی نمانده بود.
«صور یگانۀ استمرار در فضا» (اثر اومبرتو بوتچونی، ۱۹۱۳، موزۀ هنرهای معاصر تهران)، نمونه ای از هنر جنبش هنری پیشتاز که در ۱۹۰۹ پا گرفت و به ستایش از پویایی جهان مدرن پرداخت. اساساً جنبشی ایتالیایی بود و بیشتر در نقاشی مطرح شد؛ اما به سایر هنرها، ازجمله ادبیات و موسیقی، نیز راه یافت و غیر از ایتالیا در کشورهای دیگر، به ویژه در روسیه، نیز تأثیری عمیق برجا گذاشت. این جنبش در جریان جنگ جهانی اول در ایتالیا فروکش کرد، اما در روسیه تا پایان دهۀ ۱۹۲۰ رونق داشت. آغازگر این نهضت فیلیپّو تومّازو ماریِنتّی، نویسندۀ ایتالیایی، بود که در بیستم فوریۀ ۱۹۰۹، با چاپ بیانیه ای در روزنامۀ پاریسی فیگارو، از ارزش های فرهنگی متداول به شدت انتقاد کرد. مارینِتّی از خانواده ای مرفه بود و امکانات مالی فراوانی برای آوازه گری داشت. اهل جار و جنجال بود و هرجا که حضور می یافت توجه همگان را به فتوریسم جلب می کرد. مانند بسیاری از ایتالیایی های هم عصرش، عقیده داشت که کشور و هنر ایتالیا دچار رکود شده است، و از این رو درپی هنری تازه بود تا تکنولوژی مدرن، انرژی، و خشونت را زیبا جلوه دهد. فتوریسم با دیگر جنبش های هنری از این لحاظ متفاوت بود که ابتدا با یک نام و فکر شروع شد و، متعاقب آن، آثار هنری مطابق آن فکر عرضه شدند. بیانیۀ مارینِتّی در ایتالیا هواداران بسیاری یافت. اومبرتو بوتچونی، کارلو کارّا، و لوئیجی روسّولو ازجملۀ نقاشان میلانی بودند که هستۀ گروه فتوریست را شکل دادند. آنان در ۱۹۱۰ دو بیانیه برای نقاشی فتوریستی صادر کردند که جاکومو بالاّ و جینو سِوِرینی نیز آن ها را امضا کردند. مضمون بیانیه های مذکور این بود که هنر باید حس حرکت و جنبش را منتقل کند. حرکت از ویژگی های اساسی نقاشی فتوریستی است که گاهی با تصویرهای تکرارشونده و محوشده یا ادغام آن دو القا می شود، مانند شیوۀ عکاسی با نوردهی متعدد در سرعت بالا. ایشان از سطوح برش خوردۀ کوبیسم و رنگ های درخشان و منکسر نئوامپرسیونیسم بسیار تأثیر پذیرفتند. فتوریست ها معمولاً موضوع های خود را از زندگی مدرن شهری انتخاب می کردند. آنان نمایشگاه های بسیاری برپا کردند (در ۱۹۱۲ـ ضمن سفر به شهرهای اروپایی مانند آمستردام، برلین، لندن، پاریس، و وین ـ نخستین نمایشگاه گروهی خویش را دایر کردند) و در جلسه های عمومی، و برنامه های دیگری که مارینِتّی ماهرانه آن ها را ترتیب می داد، عقاید خود را تبلیغ می کردند. اگرچه جنگ به این جنبش پایان داد، تأثیر عمیق آن بر جریان های دیگر ازجمله وُرتیسیسم در انگلستان باقی ماند و دادائیستها نیز در طول جنگ شگردهای تبلیغاتی تحریک آمیز آن را به کار گرفتند. مارینتّی پس از جنگ نیز به پیشبرد فتوریسم ادامه داد؛ او از دوستان موسولینی بود و از فاشیسم حمایت می کرد؛ اما فتوریسم را، چنان که گاه ادعا شده است، نباید «هنر رسمی فاشیسم» قلمداد کرد. فاشیسم برای هدف های تبلیغاتی خود هم از هنر سنتی و هم از هنر پیشرو استفاده می کرد. درهرحال، در آن زمان، دیگر چیزی از فتوریسم باقی نمانده بود.
wikijoo: فتوریسم