فتناک

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی فَتَنَّاکَ: تو را آزمودیم (کلمه فتن در اصل به معنای این عمل بوده که طلا را در آتش کنند تا خوبی و بدیش معلوم شود ، آن وقت استعمالش را توسعه داده داخل کردن هر چیز در آتش و یا سوزاندنش همچنین آزمودن آن را فتنه خواندهاند و در داخل آتش شدن انسان نیز استعمال شده ، از ...
ریشه کلمه:
فتن (۶۰ بار)
ک (۱۴۷۸ بار)

امتحان اصل فتن گذاشتن طلا در آتش است تا خوبی آن از ناخوبی آشکار شود (مفردات) در مجمع فرموده: فتنه، امتحان، اختبار، نظیر هم‏اند «فتنت الذهب فی النار» آن وقت گویند که طلا را در آتش برای خالص و ناخالص بودن آن امتحان کنی. . بدانید که اموال و اولاد شما امتحانی است که به آنها امتحان کرده می‏شوید تا بدتان از خوبتان روشن شود. در المیزان هست: فتنه آن است که به وسیله آن چیزی امتحان شود، به خود امتحان و به لازم امتحان که شدت و عذاب است و به ضلال و شرک که سبب عذاب‏اند، اطلاق می‏شود، در قرآن در همه این معانی به کار رفته است. اینک نگاهی به چند آیه: 1- . فتون نیز مصدر است به معنی آزمودن آیه درباره موسی «علیه‏السلام» است یعنی: کسی را کشتی تو را از گرفتاری آن نجات دادیم و تو را آزمودیم آزمودن بخصوصی. 2- . اگر «فَتَنْتُمْ» را به معنی اولی بگیریم مانعی ندارد راغب گفته: فتن به معنی ادخال انسان در آتش نیز به کار می‏رود یعنی: اما شما خود را به عذاب افکندید منتظر ماندید و شک کردید. «تَرَبَّصْتُمْ...» ظاهراً تعلیل «فتنتم» است. 3- . «فَتَنُوا» در آیه به آتش کشیدن است یعنی: آنان که مردان و زنان مؤمن را به آتش عذاب کردند برای آنهاست عذاب جهنم، ایضاً . روزی که بر آتش کشیده شوند. عذابتان را بچشید این آن آست که به آن عجله می‏کردید. این از موارد استعمال فتنه است. 4- . «فاتن» اسم فاعل است یعنی آزمایشگر و به فتنه‏انداز ضمیر «علیه» به خدا راجع است یعنی: شما ای مشرکان و معبودهایتان بر خدا (و ضرر دین خدا) به فتنه‏انداز نیستید مگر کسی را که به آتش وارد می‏شود یعنی فقط می‏توانید منحرفان را اضلال کنید. 5- . فتنه در لسان این آیات چنانکه گفته‏اند به معنی شرک است. این ظاهراً بدان جهت است که شرک و ضلال سبب دخول در آتش‏اند. 6- . از این آیه با ملاحظه آیات قبل و بعد، به نظر می‏آید که مقصود آن است: ای اهل ایمان جامعه خویش را پاک کنید، امر به معروف و نهی از منکر کنید، فرمان خدا را اجابت نمائید وگرنه گرفتاری و بلا که در اثر ستم ستمکاران روی آورد همه را خواهد گرفت و مخصوص ظالمان نخواهد بود. مثلا اگر عده‏ای در جامعه به نفع بیگانگان کار کردند در صورت تسلط بیگانه‏ها همه بدبخت خواهند بود. یا اگر چند نفر کشتی را سوراخ کنند عاملین و غیر آنها همه غرق خواهند شد. هیچ مانعی ندارد که لا در «لاتُصیبَنَّ» نافیه باشد و آن وصف فتنه است یعنی بپرهیزید از فتنه‏ای که فقط به ظالمان شما نمی‏رسد بلکه عموم را می‏گیرد و شاید جواب شرط محذوف باشد یعنی «اِنْ اَصابَتْکُمْ لاتُصیبَنَّ الظالَمینَ فَقَطٌ». ظاهراً مراد از فتنه گرفتاری و عذاب دنیوی است چنانکه گفته شد. و اگر شامل آخرت هم باشد قهراً ظالمان در اثر ظلم و دیگران در اثر ترک امر به معروف معذب خواهند بود ولی احتمال اول اصح است هر چند بعضی از بزرگان قبول ندارد. *** فتنه در قرآن هم به خدا نسبت داده شده و هم به دیگران. مثل . که درباره امتحان خداست و مثل . که درباره غیر خداست. در قرآن مجید هر آنجا که درباره بشر آمده مراد فتنه مذموم و آزمایش ناهنجار است برخلاف امتحان خدا. امتحان خدا یعنی چه؟ از قرآن مجید به دست می‏آید که تکالیف الهی و پیش‏آمدهای روزگار همه امتحان خدائی‏اند و به وسیله آنها خوب و بد از هم جدا شده و خوبان در راه کمال و بدان در راه شقاوت پیش می‏روند حتی وسائل زندگی نیز از آن جمله است . با وسائل زندگی نیکوکاران از بدکاران تمیز داده می‏شوند. خیر و شر هر دو امتحان است شاید آمدن آنها عنان زندگی و افعال را عوض کند . ایضاً آیه . در راه رجوع الی اللَّه شر و خیر پیش می‏آید تا عده‏ای را به راه کمال و گروهی را به راه شقاوت ببرد. به ابراهیم «علیه‏السلام» دستور داده می‏شود: فرزندت را در راه خدا قربانی کن پسر و پدر هر دو به این کار راضی می‏شوند و چون روشن می‏گردد که هر دو مطیع و تسلیم امرند جواب می‏رسد . دستور ذبح فرزند و اسکان ذریه در سرزمین خشک و تفتیده مکّه و نظائر آنها ظاهراً همان ابتلا و امتحان است که ابراهیم «علیه‏السلام» به امامت رسانید . دستورات و تکالیف بر بشر نازل می‏شود تا بشر را رشد دهند و به طرف کمال برند در نتیجه صادقان از کاذبان جدا می‏شوند و هر یک راه خویش می‏گیرند . دستور جهاد و حمله به دشمن امتحان و اختبار است . و به طور خلاصه با امتحان الهی که همان احکام و پیش‏آمدها و وسائل زندگی است مردم به راه کمال و شقاء می‏افتند و پیش می‏روند تا اهل سعادت به سعادت و اهل شقاوت به شقاوت برسند و از هم متمایز گردند. المیزان در ج چهارم ذیل آیه 42 آل عمران در این باره بحث مفصلی دارد که دیدنی است.

پیشنهاد کاربران

بپرس