[ویکی الکتاب] معنی
فَتَنَّاهُ: او را را آزمودیم (کلمه فتن در اصل به معنای این عمل بوده که طلا را در آتش کنند تا خوبی و بدیش معلوم شود ، آن وقت استعمالش را توسعه داده داخل کردن هر چیز در آتش و یا سوزاندنش به منظور امتحان ، را فتنه خواندهاند )
معنی
یَفْتِنُونَکَ: تو را به فتنه بیندازند - تو را منحرف سازند (کلمه فتن در اصل به معنای این عمل بوده که طلا را در آتش کنند تا خوبی و بدیش معلوم شود ، آن وقت استعمالش را توسعه داده داخل کردن هر چیز در آتش و یا سوزاندنش همچنین آزمودن آن را فتنه خواندهاند و در داخل آتش شد...
معنی
یَفْتِنَهُمْ: که آنان را شکنجه و عذاب دهند (کلمه فتن در اصل به معنای این عمل بوده که طلا را در آتش کنند تا خوبی و بدیش معلوم شود ، آن وقت استعمالش را توسعه داده داخل کردن هر چیز در آتش و یا سوزاندنش همچنین آزمودن آن را فتنه خواندهاند و در داخل آتش شدن انسان نیز اس...
معنی
یَفْتِنُوکَ: که تو را به فتنه بیندازند - که تو را منحرف سازند (عبارت "وَﭐحْذَرْهُمْ أَن یَفْتِنُوکَ عَن بَعْضِ مَا أَنزَلَ ﭐللَّهُ إِلَیْکَ " یعنی : و از آنان برحذر باش که مبادا تو را از بخشی از آنچه خدا به سویت نازل کرده منحرف کنند.کلمه فتن در اصل به معنای این ع...
معنی
مَفْتُونُ: در بلا و هلاکت افتاده (در عبارت "بِأَییِّکُمُ ﭐلْمَفْتُونُ " منظور از بلا و هلاکت جنون و دیوانگی است و معنی آیه می شود :"که کدام یک از شما دچار جنون اند.کلمه فتن در اصل به معنای این عمل بوده که طلا را در آتش کنند تا خوبی و بدیش معلوم شود ، آن وقت است...
معنی
نَفْتِنَهُمْ: که آنان رابیازماییم - تا آنان را عذاب کنیم(کلمه فتن در اصل به معنای این عمل بوده که طلا را در آتش کنند تا خوبی و بدیش معلوم شود ، آن وقت استعمالش را توسعه داده داخل کردن هر چیز در آتش و یا سوزاندنش همچنین آزمودن آن را فتنه خواندهاند و در داخل آتش شدن...
معنی
فَتَنَّا: آزمودیم (کلمه فتن در اصل به معنای این عمل بوده که طلا را در آتش کنند تا خوبی و بدیش معلوم شود ، آن وقت استعمالش را توسعه داده داخل کردن هر چیز در آتش و یا سوزاندنش همچنین آزمودن آن را فتنه خواندهاند و در داخل آتش شدن انسان نیز استعمال شده ، از آن جمل...
معنی
فَتَنَّاکَ: تو را آزمودیم (کلمه فتن در اصل به معنای این عمل بوده که طلا را در آتش کنند تا خوبی و بدیش معلوم شود ، آن وقت استعمالش را توسعه داده داخل کردن هر چیز در آتش و یا سوزاندنش همچنین آزمودن آن را فتنه خواندهاند و در داخل آتش شدن انسان نیز استعمال شده ، از ...
معنی
فِتْنَةٌ: وسیله آزمایش - گرفتاری که جنبه آزمایش دارد - وسیله و سبب عذاب - عذاب (کلمه فتن در اصل به معنای این عمل بوده که طلا را در آتش کنند تا خوبی و بدیش معلوم شود ، آن وقت استعمالش را توسعه داده داخل کردن هر چیز در آتش و یا سوزاندنش همچنین آزمودن آن را فتنه...
معنی
فِتْنَتُکَ: آزمایش تو (کلمه فتن در اصل به معنای این عمل بوده که طلا را در آتش کنند تا خوبی و بدیش معلوم شود ، آن وقت استعمالش را توسعه داده داخل کردن هر چیز در آتش و یا سوزاندنش همچنین آزمودن آن را فتنه خواندهاند و در داخل آتش شدن انسان نیز استعمال شده ، از آن ج...
معنی
فِتْنَتَکُمْ: عذابتان (کلمه فتن در اصل به معنای این عمل بوده که طلا را در آتش کنند تا خوبی و بدیش معلوم شود ، آن وقت استعمالش را توسعه داده داخل کردن هر چیز در آتش و یا سوزاندنش همچنین آزمودن آن را فتنه خواندهاند و در داخل آتش شدن انسان نیز استعمال شده ، از آن جمل...
معنی
فَتَنتُمْ: در بلا و هلاکت افکندید (کلمه فتن در اصل به معنای این عمل بوده که طلا را در آتش کنند تا خوبی و بدیش معلوم شود ، آن وقت استعمالش را توسعه داده داخل کردن هر چیز در آتش و یا سوزاندنش همچنین آزمودن آن را فتنه خواندهاند و در داخل آتش شدن انسان نیز استعمال ...
معنی
فُتِنتُم: مورد امتحان قرار گرفتید - امتحان شدید(کلمه فتن در اصل به معنای این عمل بوده که طلا را در آتش کنند تا خوبی و بدیش معلوم شود ، آن وقت استعمالش را توسعه داده داخل کردن هر چیز در آتش و یا سوزاندنش همچنین آزمودن آن را فتنه خواندهاند و در داخل آتش شدن انسا...
معنی
فِتْنَتَهُ: عذابش(کلمه فتن در اصل به معنای این عمل بوده که طلا را در آتش کنند تا خوبی و بدیش معلوم شود ، آن وقت استعمالش را توسعه داده داخل کردن هر چیز در آتش و یا سوزاندنش همچنین آزمودن آن را فتنه خواندهاند و در داخل آتش شدن انسان نیز استعمال شده ، از آن جمله ق...
معنی
فِتْنَتُهُمْ: بهانه و عذرشان برای رهایی از عذابشان(البته عبارت بهانه و عذرشان برای رهایی جزء کلمه نیست و به واسطه جمله ای که در آن به کار رفته دریافت می شود .کلمه فتن در اصل به معنای این عمل بوده که طلا را در آتش کنند تا خوبی و بدیش معلوم شود ، آن وقت استعمالش را ...
تکرار در قرآن: ۶۰(بار)
امتحان اصل فتن گذاشتن طلا در آتش است تا خوبی آن از ناخوبی آشکار شود (مفردات) در مجمع فرموده: فتنه، امتحان، اختبار، نظیر هماند «فتنت الذهب فی النار» آن وقت گویند که طلا را در آتش برای خالص و ناخالص بودن آن امتحان کنی. . بدانید که اموال و اولاد شما امتحانی است که به آنها امتحان کرده میشوید تا بدتان از خوبتان روشن شود. در المیزان هست: فتنه آن است که به وسیله آن چیزی امتحان شود، به خود امتحان و به لازم امتحان که شدت و عذاب است و به ضلال و شرک که سبب عذاباند، اطلاق میشود، در قرآن در همه این معانی به کار رفته است. اینک نگاهی به چند آیه: 1- . فتون نیز مصدر است به معنی آزمودن آیه درباره موسی «علیهالسلام» است یعنی: کسی را کشتی تو را از گرفتاری آن نجات دادیم و تو را آزمودیم آزمودن بخصوصی. 2- . اگر «فَتَنْتُمْ» را به معنی اولی بگیریم مانعی ندارد راغب گفته: فتن به معنی ادخال انسان در آتش نیز به کار میرود یعنی: اما شما خود را به عذاب افکندید منتظر ماندید و شک کردید. «تَرَبَّصْتُمْ...» ظاهراً تعلیل «فتنتم» است. 3- . «فَتَنُوا» در آیه به آتش کشیدن است یعنی: آنان که مردان و زنان مؤمن را به آتش عذاب کردند برای آنهاست عذاب جهنم، ایضاً . روزی که بر آتش کشیده شوند. عذابتان را بچشید این آن آست که به آن عجله میکردید. این از موارد استعمال فتنه است. 4- . «فاتن» اسم فاعل است یعنی آزمایشگر و به فتنهانداز ضمیر «علیه» به خدا راجع است یعنی: شما ای مشرکان و معبودهایتان بر خدا (و ضرر دین خدا) به فتنهانداز نیستید مگر کسی را که به آتش وارد میشود یعنی فقط میتوانید منحرفان را اضلال کنید. 5- . فتنه در لسان این آیات چنانکه گفتهاند به معنی شرک است. این ظاهراً بدان جهت است که شرک و ضلال سبب دخول در آتشاند. 6- . از این آیه با ملاحظه آیات قبل و بعد، به نظر میآید که مقصود آن است: ای اهل ایمان جامعه خویش را پاک کنید، امر به معروف و نهی از منکر کنید، فرمان خدا را اجابت نمائید وگرنه گرفتاری و بلا که در اثر ستم ستمکاران روی آورد همه را خواهد گرفت و مخصوص ظالمان نخواهد بود. مثلا اگر عدهای در جامعه به نفع بیگانگان کار کردند در صورت تسلط بیگانهها همه بدبخت خواهند بود. یا اگر چند نفر کشتی را سوراخ کنند عاملین و غیر آنها همه غرق خواهند شد. هیچ مانعی ندارد که لا در «لاتُصیبَنَّ» نافیه باشد و آن وصف فتنه است یعنی بپرهیزید از فتنهای که فقط به ظالمان شما نمیرسد بلکه عموم را میگیرد و شاید جواب شرط محذوف باشد یعنی «اِنْ اَصابَتْکُمْ لاتُصیبَنَّ الظالَمینَ فَقَطٌ». ظاهراً مراد از فتنه گرفتاری و عذاب دنیوی است چنانکه گفته شد. و اگر شامل آخرت هم باشد قهراً ظالمان در اثر ظلم و دیگران در اثر ترک امر به معروف معذب خواهند بود ولی احتمال اول اصح است هر چند بعضی از بزرگان قبول ندارد. *** فتنه در قرآن هم به خدا نسبت داده شده و هم به دیگران. مثل . که درباره امتحان خداست و مثل . که درباره غیر خداست. در قرآن مجید هر آنجا که درباره بشر آمده مراد فتنه مذموم و آزمایش ناهنجار است برخلاف امتحان خدا. امتحان خدا یعنی چه؟ از قرآن مجید به دست میآید که تکالیف الهی و پیشآمدهای روزگار همه امتحان خدائیاند و به وسیله آنها خوب و بد از هم جدا شده و خوبان در راه کمال و بدان در راه شقاوت پیش میروند حتی وسائل زندگی نیز از آن جمله است . با وسائل زندگی نیکوکاران از بدکاران تمیز داده میشوند. خیر و شر هر دو امتحان است شاید آمدن آنها عنان زندگی و افعال را عوض کند . ایضاً آیه . در راه رجوع الی اللَّه شر و خیر پیش میآید تا عدهای را به راه کمال و گروهی را به راه شقاوت ببرد. به ابراهیم «علیهالسلام» دستور داده میشود: فرزندت را در راه خدا قربانی کن پسر و پدر هر دو به این کار راضی میشوند و چون روشن میگردد که هر دو مطیع و تسلیم امرند جواب میرسد . دستور ذبح فرزند و اسکان ذریه در سرزمین خشک و تفتیده مکّه و نظائر آنها ظاهراً همان ابتلا و امتحان است که ابراهیم «علیهالسلام» به امامت رسانید . دستورات و تکالیف بر بشر نازل میشود تا بشر را رشد دهند و به طرف کمال برند در نتیجه صادقان از کاذبان جدا میشوند و هر یک راه خویش میگیرند . دستور جهاد و حمله به دشمن امتحان و اختبار است . و به طور خلاصه با امتحان الهی که همان احکام و پیشآمدها و وسائل زندگی است مردم به راه کمال و شقاء میافتند و پیش میروند تا اهل سعادت به سعادت و اهل شقاوت به شقاوت برسند و از هم متمایز گردند. المیزان در ج چهارم ذیل آیه 42 آل عمران در این باره بحث مفصلی دارد که دیدنی است.