[ویکی الکتاب] ریشه کلمه:
ردی (۶ بار)
ف (۲۹۹۹ بار)
هلاکت. تردّی: قرار گرفتن در معرض هلاکت. (مفردات). . تو را آن که به قیامت ایمان ندارد و تابع هوار نفس است از قیامت باز ندارد هلاک میگردی. . گفت به خدا قسم نزدیک بود هلاکم کنی. . یعنی چون در معرض هلاکت قرار گیرد مال وی بی نیازش نمیکنند مترّدیه به معنی ساقط شده و آن حیوانی است که از بلندی افکنده شودئ تا بمیرد و آن در جاهلیت رسم بود که اسلام آن را ممنوع کرد و در «بحر» گذشت . در نهج البلاغه خطبه 87 فرموده «وَ ظَهَرَتْ اَعْلامُ الرَّدی» و در دعای 17 صحیفه آمده «وَ اسْلُکْ بِنا مَنْ التَّقی خِلافَ سَبیلِهِ مِنَ الرَّدی».
ردی (۶ بار)
ف (۲۹۹۹ بار)
هلاکت. تردّی: قرار گرفتن در معرض هلاکت. (مفردات). . تو را آن که به قیامت ایمان ندارد و تابع هوار نفس است از قیامت باز ندارد هلاک میگردی. . گفت به خدا قسم نزدیک بود هلاکم کنی. . یعنی چون در معرض هلاکت قرار گیرد مال وی بی نیازش نمیکنند مترّدیه به معنی ساقط شده و آن حیوانی است که از بلندی افکنده شودئ تا بمیرد و آن در جاهلیت رسم بود که اسلام آن را ممنوع کرد و در «بحر» گذشت . در نهج البلاغه خطبه 87 فرموده «وَ ظَهَرَتْ اَعْلامُ الرَّدی» و در دعای 17 صحیفه آمده «وَ اسْلُکْ بِنا مَنْ التَّقی خِلافَ سَبیلِهِ مِنَ الرَّدی».
wikialkb: فَتَرْدَى