فتح بن خاقان

لغت نامه دهخدا

فتح بن خاقان. [ ف َ ح ِ ن ِ ] ( اِخ ) ابن احمدبن غرطوح. از ادبا و شاعران فصیح و در نهایت هوشمندی و ذکاوت بود. اصل وی ازمردم پارس و شاهزاده است. متوکل عباسی او را برادر خود خواند و وزارت خویش بدو داد، سپس فرمانروایی شام را به وی سپرد تا در آنجا نایب خلیفه باشد، و برای او کتابخانه ای فراهم آورد که از بزرگترین گنجینه های کتب آن روز بود. وی کتابی بنام «اختلاف الملوک » و کتابهای دیگر موسوم به «الصید و الجوارح » و «الروضة و الزهر» نوشت. خود او بهمراه متوکل به قتل رسید و سال قتلش 247 هَ. ق. / 861 م. است. وی را نباید با فتح بن خاقان یا فتح بن محمد صاحب القلائد اشتباه کرد. ( از اعلام زرکلی ص 765 ). ابن الندیم نویسد: خلیفه او را بر فرزندان و کسان خویش مقدم میداشت و یحیی منجم برای فتح کتابخانه ای گرد کرد که بزرگتر از آن ، از لحاظ کثرت عدد کتب و نیکویی دیده نشده بود. فصحاء عرب و علمای کوفی و بصری در خانه او فراهم میشدند. او همواره به مطالعه کتب مشغول بود و همیشه کتابی در آستین داشت و با یافتن کوچکترین فراغت ، حتی در مجلس خلیفه بدان میپرداخت. علاوه بر کتبی که ذکر آن گذشت کتاب البستان نیز بدو منسوب است اما این کتاب تألیف محمدبن عبدربه ملقب به رأس البقل است. ( الفهرست ابن الندیم ).

فتح بن خاقان. [ ف َ ح ِ ن ِ ] ( اِخ ) فتح بن محمد. رجوع به فتح بن محمد شود.

دانشنامه آزاد فارسی

فَتح بن خاقان (ح ۲۰۰ـ۲۴۷ق)
ادیب، شاعر و دولتمرد تُرک تبار عرب، وزیر و کاتب متوکل خلیفۀ عباسی. پدرش از سرداران ترک سپاه عباسیان بود. پس از به خلافت رسیدن متوکل، کاتب او شد (۲۳۲ق) و در ۲۳۵/۲۳۶ق در مقام ناظر خلیفه به سامرا رفت. مدت کوتاهی عهده دار حکومت مصر بود (۲۴۲ق)، در ۲۴۴ق حکمران دمشق شد، و سپس به وزارت رسید. از دوست داران شعر و ادب، و خانه اش محفل دانشوران به ویژه ادیبان بود؛ با شاعران و ادیبانی چون بُحتری و جاحظ دوستی داشت. گویند دوستی او با خلیفه چنان بود که متوکل او را به برادر خواندگی خود پذیرفت. فتح، کتابخانۀ بزرگی نیز از کتب علوم غیر دینی داشته است. سرانجام، به همراه خلیفه متوکل، به دست سرداران ترکِ منتصر کشته شد. آثارش باقی نمانده، فقط یاقوت حموی در معجم الادباء پاره ای از ابیات و نام برخی از تألیفاتش را ذکر کرده است. ازجمله آثار اوست: اختلاف الملوک؛ الروضة و الزهر؛ الصید الجارح.

پیشنهاد کاربران

بپرس