فبها

/fabahA/

معنی انگلیسی:
well

لغت نامه دهخدا

فبها. [ ف َ ب ِ ] ( ع صوت مرکب ) بسیارخوب. فنعم المطلوب. ( یادداشت بخط مؤلف ). این ترکیب خلاصه جمله «فبها المراد» است : اگر بار یابمی فبها و نعم و اگر نه بازگردم. ( تاریخ بیهقی ).

فرهنگ فارسی

چه بهتر . بسیار خوب . : اگر زرمن بازدهی فبها والاهم اکنون پیش عضالدوله روم . یا فبها المراد . ( جمله ) نعم المطلوب . بسیار خوب . یا فبها و نعم . ( جمله ) چه بهتر . بسیار خوب : اگر هستی موضوع وی پیدا بود فبها ونعم و اگر نبود اندر علمی دیگر خود درست کند . یا فبها و نعمت . ( جمله ) اصطلاحی است که در جواب جمله مشتروط بکار رود مثل اینکه بگوییم : اکر این کارها را کردی که کردی که و بسیار خوب گاهی فقط فبها گفته میشود . ضمیر مونث در فبها بجای فعله یا خصله و امثال آنست . مواردی هست هم در عربی و هم در فارسی که این جواب بکلی حذف شده است . اگر بخویشتن نزدیک نشستی و از این اقدام نمود فبها و نعمت .
بسیار خوب . فنعم المطلوب

فرهنگ معین

(فَ بِ ) [ ع . ] (شب ج . ) چه بهتر! عالی .

فرهنگ عمید

پس از جملۀ شرطی گفته می شود و بیانگر انجام کار مطابق میل گوینده است، چه بهتر.

پیشنهاد کاربران

گفت: �مرحبا به کار نمی آید، اینها را من قبول ندارم. اگر به من دست دادی فبها . من این امر را پنهان می کنم؛ والا تو را رسوا خواهم کرد. � ( چهل طوطی، ویرایش و بازنویسی زهرا نیرومند ) ؛ اگر با من همراه شدی خودت را در اختیار من گذاشتی که چه بهتر، وگرنه . . .
چه بهتر
اگر مرا راست بگویی فبها

بپرس