فاید

لغت نامه دهخدا

فاید. [ ی َ ] ( حرف اضافه ) بر وزن شاید، بمعنی «تا»ست که کلمه انتها باشد، و در عربی حتی گویند. ( برهان ) :
خداوند است و میر میرزاد است
ز عهد عصر آدم فاید اکنون.
قطران ( از آنندراج ).

فاید. [ ی ِ ] ( اِخ ) رجوع به فائد شود.

فرهنگ فارسی

به معنی تا ست که کلمه انتها باشد حتی : خداوند است و میر و میرزاد است ز عهد عصر آدم فاید اکنون . ( قطران )

دانشنامه عمومی

فاید شهر و شهرستانی در استان اسماعیلیه مصر است. جمعیت این شهر ۲۱٬۸۰۸ نفر است.
• ویکی پدیای عربی، ۲۱ مارس ۲۰۰۷.
عکس فاید
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

فاید برابر پارسی �حتی� است. اگرچه خود حتی تازی شده ی هتا و هاتا است.
فاید: در لغت به معنی فایده و در گاهی معانی شاید و در برخی موارد به شایسته معنی می شود.
فایدت: فایده باشد برای تو - شایسته توباشد - هم ارز ومعنی مثل شایدت

بپرس