فایت. [ ی ِ ] ( ع ص ) فائت. ازمیان رفته. فوت شده : اگر غفلت و تقصیری در راه آید فرصت فایت گردد. ( سندبادنامه ص 218 ). اگر آن نکته ها به دست نیامده باشد غبنی باشد از فایت شدن آن. ( از بیهقی ). رجوع به فائت شود.
فرهنگ فارسی
( اسم ) از میان رفته فوت شده فائت از حواشی ( کتاب ) .
فرهنگ معین
(یِ ) [ ع . فائت ] (ص . ) از میان رفته ، نیست شده .