دیکشنری
مترجم
بپرس
فاژنده
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
فاژنده. [ ژَ دَ / دِ ] ( نف ) آنکه دهان دره کند. رجوع به فاژ شود.
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها