فاورد

لغت نامه دهخدا

فاورد. [ وَ ] ( اِخ ) دهی است از رستاق خوی. ( ترجمه تاریخ قم ص 118 ). در بعض نسخ جاورد ضبط شده است. رجوع به جاورد شود.

فرهنگ فارسی

دهی است از رستاق خوی . در بعضی نسخ جاورد ضبط شده است .

پیشنهاد کاربران

بپرس