دیکشنری
مترجم
بپرس
فانق
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
فانق. [ ن ِ ] ( ع ص ) نازک اندام : املد فانق ؛ نازک خوش عیش. ( منتهی الارب ). رجوع به فُنُق شود.
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها