فالیز


مترادف فالیز: پالیز، کشتزار، لته، مزرعه

لغت نامه دهخدا

فالیز. ( اِ ) معرب پالیز. خربزه زار را گویند. ( آنندراج ) :
یکی را زمین نیستانست و شوره
یکی کشت و فالیز و شدیار دارد.
ناصرخسرو.
رجوع به پالیز شود.

فرهنگ عمید

= پالیز

پیشنهاد کاربران

بپرس