فالتقطه

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] ریشه کلمه:
ف (۲۹۹۹ بار)
لقط (۲ بار)
ه (۳۵۷۶ بار)

«اِلْتَقَطَ» از مادّه «اِلْتِقاط» در اصل، به معنای رسیدن به چیزی بی تلاش و کوشش است; و این که به اشیای گم شده ای که انسان پیدامی کند، «لقطه» می گویند نیز به همین جهت است.
اخد کردن و یافتن از زمین در قاموس آمده: «لَقَطَهُ: اَخَذَهُ مِنَ الْاَرْضِ» و نیز گوید: «اِلْتَقَطَهُ: عثر عَلَیْهِ مِنْ غَیْرِ طَلَبٍ» بی جستجو به آن دست یافت در مجمع گفته التقاط گرفتن چیزی است از راه لقطه و لقیط از آن است یعنی آن را بی آنکه به فکرش باشد یافت. . او را در گودال چاه افکنید تا بعضی از کاروانهااو را گرفته و ببرند. . موسی را آل فرعون از آب گرفتند تا به آنها دشمن و مایه اندوه شود.

پیشنهاد کاربران

التقاط ( اِ تِ ) از ریشه �ل ق ط� بر وزن افتعال و به معنای برچیدن، از زمین برگرفتن، بخشی از گفتار یا سخن کسی را گرفتن و مانند آن است. التقاط در اصطلاح به معنای دستچین کردن و پیوند دادن عقاید ناهمگون بدون برخورداری از اصول معین و مشخص می باشد.
...
[مشاهده متن کامل]

التقاط در فلسفه، مکتبی است که به جای تعقل و نقد افکار فلسفی، فرضیه ها، نظریات و افکار غیر متجانس را می گیرد ( گرد می آورد ) تا از مجموع آنها مکتبی فلسفی بسازد، ازاین رو حاوی تحریف نیز هست. التقاطیون گروهی از فلاسفه بودند که درصدد جمع میان گفته های پیشینیان و وفق دادن آرای آنها با یکدیگر بوده یا از هر طایفه از قدما قولی را گرفته و در واقع در حکمت التقاط کرده و فلسفه مختلطی فراهم آورده اند. در سالهای اخیر ( دهه قبل از انقلاب اسلامی ایران ) گروهی به مکتبی التقاطی گراییدند که بخشی از اصول کمونیسم را با برخی از مبانی اگزیستانسیالیسم ترکیب کرده و حاصل آن را با مفاهیم و ارزشها و اصطلاحات خاص فرهنگ اسلامی درآمیخته بود. آنان این را فقط مکتب اصیل و ناب اسلام می دانستند.
فرهنگ عمید:
التقاط. دانه چیدن مرغ. جمع کردن مطالب از جاهای مختلف و گردآوردن آن ها در یک جا.
فرهنگ معین:
التقاط. برچیدن ، برگرفتن .
لغت نامه دهخدا:
التقاط. برچیدن. از زمین برگرفتن چیزی را. || دانه چیدن مرغ و جز آن. || سخن چیدن. قسمتی از گفتار یا سخن کسی را گرفتن.
لغت نامه دهخدا:
التقاط کردن. برچیدن. چیزی را از موضعی برداشتن. چیزی را از جائی گرفتن. سخنی را از گفتار کسی گرفتن.
فرهنگ معین:
التقاطی. گردآوری و پیوند غیراصولی چندین مجموعة ایدئولوژیکی و نظریه های نامتجانس .

پس او را گرفت
القصص
فَالْتَقَطَهُ آلُ فِرْعَوْنَ لِیَکُونَ لَهُمْ عَدُوًّا وَحَزَنًا إِنَّ فِرْعَوْنَ وَهَامَانَ وَجُنُودَهُمَا کَانُوا خَاطِئِینَ
[ ﻣﺎﺩﺭﺵ ﺑﻪ ﺍﻟﻬﺎم ﺧﺪﺍ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﺭﻳﺎ ﺍﻧﺪﺍﺧﺖ ]ﭘﺲ ﺧﺎﻧﺪﺍﻥ ﻓﺮﻋﻮﻥ ﺍﻭ ﺭﺍ [ ﺍﺯ ﺁﺏ ] ﮔﺮﻓﺘﻨﺪ ﺗﺎ ﺳﺮﺍﻧﺠﺎم ، ﺩﺷﻤﻨﺸﺎﻥ ﻭ ﻣﺎﻳﻪ ﺍﻧﺪﻭﻫﺸﺎﻥ ﺷﻮﺩ . ﻣﺴﻠﻤﺎً ﻓﺮﻋﻮﻥ ﻭ ﻫﺎﻣﺎﻥ ﻭ ﺳﭙﺎﻫﻴﺎﻥ ﺁﻥ ﺩﻭ ﺧﻄﺎﻛﺎﺭ ﺑﻮﺩﻧﺪ ; ( ٨ )
...
[مشاهده متن کامل]

بپرس