فاغسلوا

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] ریشه کلمه:
غسل (۴ بار)
ف (۲۹۹۹ بار)

(بر وزن فلس) شستن. در قاموس گوید: آن به فتح اول مصدر و به ضم آن اسم است (از اغتسال) در اقرب الموارد هر دو را مصدر خوانده و قول قاموس را به لفظ «قیل» آورده ایضاً در قاموس گفته گاهی مصدر آن به ضم اول آید. . روی‏ها و دست‏هایتان را تا مرفق‏ها بشوئید. اغتسال: شستن بدن «اغتسل الرجل: غسل بدنه» . و نه جنب تا غسل کنید مگر به صورت عبورکنندگان رجوع شود به «عبر». مغتسل: به صیغه مفعول محل شستشو ایضاً آبی که با آن شستشو کنند. . راه برو با پایت این آب شستشو است، خنک و خوردنی است می‏شود مغتسل را محل شستشو نیز گرفت رجوع شود به «ایوّب». غسلین: . در مجمع گفته: غسلین چرکی است که به وسیله سیلان از ابدان اهل آتش شسته و ریخته می‏شود. در اقرب الموارد گوید: یاء و نون برآن اضافه شده چنانکه در «عفرین» بقیه سخن در «ضریع». ناگفته نماند: ظاهراً غسلین عبارت اخرای غساله است که به معنی آب ریخته شده از محل شوئیده می‏باشد و آن یکبار بیشتر در قرآن مجید نیامده است.

پیشنهاد کاربران

بپرس