فاعلن

/fA~elon/

لغت نامه دهخدا

فاعلن. [ ع ِ ل ُ ] ( ع اِ ) در علم عروض نام رکنی است از بحور شعرکه مرکب است از یک سبب خفیف و یک وتد، و بحر متدارک از آن تنها تقطیع میشود و بحر مدید از آن و فاعلاتن و بحر بسیط از آن و مستفعلن. ( فرهنگ نظام ). و رجوع به المعجم فی معاییر اشعار العجم ( بحر متدارک ) شود.

فرهنگ فارسی

( اسم ) رکنی است از بحور شعر مرکب از یک و تد مجموع و یک سبب خفیف و بحر متدارک از آن تنها تقطیع می شود و بحر مدید از آن و فاعلاتن و بحر بسیط از آن و مستفعلن .

پیشنهاد کاربران

در زبان ترکی استانبولی اگر اشتباه نفرماییم مفتی به روحانیون ویا شیخ ، کسی که باعلم دین سرکار دارد.

بپرس