فاضلی
/fAzeli/
لغت نامه دهخدا
فاضلی. [ ض ِ ] ( اِخ ) دهی از دهستان بیرم بخش گاوبندی شهرستان لار که در 81 هزارگزی شمال خاوری گاوبندی و کنار راه فرعی لار به اشکنان واقع است. جلگه ای گرمسیر، مالاریایی و دارای 52 تن سکنه است. آب آنجا از چاه و باران تأمین میشود. محصول عمده اش غلات ، خرما، لبنیات و شغل اهالی زراعت و گله داری است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7 ).
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
معنی فاضلی یعنی دانشمند