فاصد
فرهنگ معین
پیشنهاد کاربران
بَر وَزن " فاعل" و به معنی شخصی است که برای " بیمار " به منظور به دست آوردن سلامتی " فعلِ رَگ زدن را انجام می دهد که به او ، ( ( رَگ زن ) ) و یا ( ( نیشتر زن ) ) نیز گفته می شود . . .
نیز بُنِ یا " ریشه ی این کلمه "فَصَد " می باشد که به معنی همان رگ زنی یا ( فصد خون ) ( به انگلیسی: Bloodletting ) که : یکی از روش های خون گیری در طب سنتی است ، در آثار طبی ابوعلی سینا و ابوریحان بیرونی به بعد از آن به معنای تیغ زدن بر رَگ به منظور خارج کردن خون مضر از تن بیماران مبتلا به بیماری های کشنده استفاده می شد.
... [مشاهده متن کامل]
در این روشِ سُنتی "فاصد" رگی مشخصی از بدن را نیشتر زده و سپس روی آن را مرهم می گذارد . . .
.
.
مثالی در ادبیات : بیتی از اشعار استاد سخن " سعدی " :
.
دُرشتی و نَرمی به هم در به است * چو " فاصد" که جراح و مَرهم نِه است
نیز بُنِ یا " ریشه ی این کلمه "فَصَد " می باشد که به معنی همان رگ زنی یا ( فصد خون ) ( به انگلیسی: Bloodletting ) که : یکی از روش های خون گیری در طب سنتی است ، در آثار طبی ابوعلی سینا و ابوریحان بیرونی به بعد از آن به معنای تیغ زدن بر رَگ به منظور خارج کردن خون مضر از تن بیماران مبتلا به بیماری های کشنده استفاده می شد.
... [مشاهده متن کامل]
در این روشِ سُنتی "فاصد" رگی مشخصی از بدن را نیشتر زده و سپس روی آن را مرهم می گذارد . . .
.
.
مثالی در ادبیات : بیتی از اشعار استاد سخن " سعدی " :
.
دُرشتی و نَرمی به هم در به است * چو " فاصد" که جراح و مَرهم نِه است
رگزن، حجّام
رگزن