فاشیرا

لغت نامه دهخدا

فاشیرا. ( سریانی ، اِ ) کلمه سریانی است. باشرا یکی از صور عربی آن است. ( حاشیه برهان چ معین ). کرمه دشتی. بروانیا. انبلس لوقی. ( یادداشت بخط مؤلف ). کرمةالبیضاء است. ( فهرست مخزن الادویه ). پیچکی است که لاتینی آن را بریونیا نامند. ( یادداشت بخط مؤلف ). از تیره خیاریان است و ریشه دائمی دارد و میوه های آن قرمز و کوچک و ریشه آن ضخیم است. ( گیاه شناسی گل گلاب ص 254 ). رجوع به انبلس لوقی و تاک دشتی شود. || بعضی آن را انگور جنگلی گمان برده اند و غلط است. ( یادداشت بخط مؤلف ). سیاه دارو. کرمةالسوداء.

پیشنهاد کاربران

بپرس