فاسلو

لغت نامه دهخدا

فاسلو. [ ] ( معرب ، اِ ) به یونانی لوبیاست. فاصولیا. ( ازفهرست مخزن الادویه ). فاسولیا. فاسیولن. اصوفورون.

پیشنهاد کاربران

بپرس