[ویکی الکتاب] ریشه کلمه:
عوذ (۱۷ بار)
ف (۲۹۹۹ بار)
پناه بردن. التجاء. «عاذَبِهِ:لَجَأَ وَاعْتَصَمَ». . گفت پناه میبرم به خدا از اینکه از جاهلان باشم. اعاذه: در پناه قرار دادن . من او و ذریّهاش را به تو میسپارم. استعاذه: پناه بردن و اعتصام. . به خدا از شیطان رجیم پناه بر. معاذ: مصدر میمی است . نصب آن برای مفعول مطلق است «اَعُوذُ بِااللَّهِ مَعاذاً» یعنی: پناه بر خدا از این کار که تو مرا میخوانی او مربّی من است (بنابر آنکه ضمیر «انه» به عزیز مصر راجع باشد).
عوذ (۱۷ بار)
ف (۲۹۹۹ بار)
پناه بردن. التجاء. «عاذَبِهِ:لَجَأَ وَاعْتَصَمَ». . گفت پناه میبرم به خدا از اینکه از جاهلان باشم. اعاذه: در پناه قرار دادن . من او و ذریّهاش را به تو میسپارم. استعاذه: پناه بردن و اعتصام. . به خدا از شیطان رجیم پناه بر. معاذ: مصدر میمی است . نصب آن برای مفعول مطلق است «اَعُوذُ بِااللَّهِ مَعاذاً» یعنی: پناه بر خدا از این کار که تو مرا میخوانی او مربّی من است (بنابر آنکه ضمیر «انه» به عزیز مصر راجع باشد).
wikialkb: فَاسْتَعِذ