آن چیزی که درباره فارغلی گفتید دقیقا لری است
آشنایی با " گویش فارغنی"
فارغانات
از شرق کرمان واز غرب فارس ادبیات وصنعت وهنر تاریخ این برزن ها را درنوردیده اما گویش مستقلی دارند بنام
فارغنی
از مصدر اصیل وگستره گویش پهناوری در اصطلاحات بکار میبرند
... [مشاهده متن کامل]
در مورد صرف افعال، پ روی از دستور زبان رسمی معمول است و بازهم هر جا عادت زبانی فارغنی ا جاب کرده، صامت ا مصوتی دگرگون شده است .
هر چند اسکلت الفبا ی زبان فارسی در نوشتار و آهنگ اصلی واژه ها در گفتار طی قرن ها کم و بیش پا بر جا مانده، اما ساختار فرعی و اژه ها و جمله ها تحت شرایط اقتصادی و اجتماعی تحولات زیادی را گذرانده است . کلماتی که در فرهنگ مادی مردم زمینه استفاده نداشته مهجور و از رده خارج شده، کلماتی با قبول بعضی تغییرها به جا مانده و کلماتی بیگانه بی هیچ تغییر و شکل خارجی خود در زبان فارسی کاربرد پیدا کرده است. بی شک پیش از آن که زبان به عنوان زبان رسمی در کشوری را یج شود، لهجه های محلی از ارزشی کسان برخوردارند اما هم ن که زبانی استاندارد در سرزمینی به وجود آمد، از آن پس د گر گویش های محلی ارزش های کاربردی و اجتماعی خود را در سطح وسیع کشور از دست می دهند.
با وجودی که گو یش فارغنی پیوسته رنگ زبان رسمی مملکت رابه خود می گیرد. هنوز هم ا ین لهجه با لهجه رسمی تفاوت ها ی دارد و هنوز هم پاره ای واژه ها ، اصطلاحات و ترک ب ها ی در ا ن لهجه به گوش می رسد که برای غیر فارغانات بیگانه است. بس اری از واژه ها که در گو یش شیرازی و کرمانی وبختیاری به چشم میخورد وکاربرد دارند، دقیقاً با همان تلفظ و معنی معمول در فارغانات در فرهنگ های معتبر ضبط شده است و نشانه درستی ا ین گونه واژه هاست .
در ا ین جا اشاراتی هرچند مختصر به برخی از و یژگی ها و قواعد لفظی ا ین گو یش دار م در لهجه فارغنی تکیه بر حسب نوع کلمه روی هجاهای فارسی مختلف است عنی با تغییر محلی تکیه معنا تغییر می کند. البته ا ن موضوع خاص لهجه نیست و زبان فارسی را شامل می شود برای مثال :
اقا با a کوتاه به معنی پدر / با /ba کشیده اصل کلی و عمومی در ا ین گو یش تلفظ هر چه ساده تر کلمات است به نحوی که عادت زبانی فارغنی ها ا یجاب می کند. بنابرا ن اگر ما تمام اسامی ، افعال، ق ود و . . . . ا ین لهجه را بررسی کن م، می ب ن م ضمن ا ن که درهر کی از ا ین مقوله ها ساختار ثابتی دنبال می شود، هر جا عادت زبانی فارغانی ها ا جاب کرده، از آن ساختار ثابت عدول شده است برای مثال اغلب کلماتی که در فارسی رسمی به مصوت بلند ( a = ا ) ختم می شوند در گو ش فارغنی به مصوت کوتاه ( o= a ) شروع می شوند مانند اشم : اژگو، بالا : بال، بابا : با، ، کا. . کا: برادر .
تمام کلمات مذکور چه به تنها و چه درترک ب با سا ر کلمات ا ن تغییر را دارند، اما کلماتی مانند پا، شفا با آنکه به مصوت بلند ( a ) ختم می شوند به تنها ی تغ ر را نمی پذ یرند و فقط در ترک ب با سایر کلمات مصوت بلند پا ان شان تبد یل به مصورت کوتاه ( m ) می شوند. مثلاً : شفا اگر موصوف ا مضاف واقع شود می شود شفُ مصوت بلند ( u ) ( او ) در آخر کلمه به عنوان معرفه ساز به کار می رود.
( گاو_ گوو ) .
در مورد صرف افعال، پ روی از دستور زبان رسمی معمول است و بازهم هر جا عادت زبانی فارغنی ا جاب کرده، صامت ا مصوتی دگرگون شده است .
( بشکن _ ششکن ) ( می جو م _ اجورم )
ضمیر های اشاره ( ا ن ) و ( آن ) درگویش فارغی به ( ای ) و ( او ) و جمع آنها به ( ا نا ) و ( اونا هش ) تغییر پیدا می کند . ضما یر مفعولی مرا ( مو ) ، ترا ( تو ) ، مارا ( ما )
ها در آخر کلمه بعد از الف در لهجه فارغنی از تلفظ ساقط می شوند:
( چاه_ چا ) ( روباه _ روبا ) ( شاه _ شا ) ( ماه _ ما )
( b = ب ) در آخر بعضی کلمات دو حرفه در گو ش شیرازی تبد ْ به ( ow ) می شود.
( آب _ او ) ( تب _ تو ) ( لب _ لو ) می شود.
درتعدادی از کلمات که وسط آنها الف است موقع تلفظ الف تبد ل به واو می شود:
( ارزان_ ارزون ) ( تکان _ تکون ) ( جان_ جون )
در فارغانات هنوز مردم همه برزن شمال هرمزگان بیشتر به لهجهفارغنی سخن می گو ند تا بقیه مردم مثلاً لهجه کسبه و اهالیفارغانات شمیل جاین میمند و. . . . . ، www. fargan. ir.
فارغانات
از شرق کرمان واز غرب فارس ادبیات وصنعت وهنر تاریخ این برزن ها را درنوردیده اما گویش مستقلی دارند بنام
فارغنی
از مصدر اصیل وگستره گویش پهناوری در اصطلاحات بکار میبرند
... [مشاهده متن کامل]
در مورد صرف افعال، پ روی از دستور زبان رسمی معمول است و بازهم هر جا عادت زبانی فارغنی ا جاب کرده، صامت ا مصوتی دگرگون شده است .
هر چند اسکلت الفبا ی زبان فارسی در نوشتار و آهنگ اصلی واژه ها در گفتار طی قرن ها کم و بیش پا بر جا مانده، اما ساختار فرعی و اژه ها و جمله ها تحت شرایط اقتصادی و اجتماعی تحولات زیادی را گذرانده است . کلماتی که در فرهنگ مادی مردم زمینه استفاده نداشته مهجور و از رده خارج شده، کلماتی با قبول بعضی تغییرها به جا مانده و کلماتی بیگانه بی هیچ تغییر و شکل خارجی خود در زبان فارسی کاربرد پیدا کرده است. بی شک پیش از آن که زبان به عنوان زبان رسمی در کشوری را یج شود، لهجه های محلی از ارزشی کسان برخوردارند اما هم ن که زبانی استاندارد در سرزمینی به وجود آمد، از آن پس د گر گویش های محلی ارزش های کاربردی و اجتماعی خود را در سطح وسیع کشور از دست می دهند.
با وجودی که گو یش فارغنی پیوسته رنگ زبان رسمی مملکت رابه خود می گیرد. هنوز هم ا ین لهجه با لهجه رسمی تفاوت ها ی دارد و هنوز هم پاره ای واژه ها ، اصطلاحات و ترک ب ها ی در ا ن لهجه به گوش می رسد که برای غیر فارغانات بیگانه است. بس اری از واژه ها که در گو یش شیرازی و کرمانی وبختیاری به چشم میخورد وکاربرد دارند، دقیقاً با همان تلفظ و معنی معمول در فارغانات در فرهنگ های معتبر ضبط شده است و نشانه درستی ا ین گونه واژه هاست .
در ا ین جا اشاراتی هرچند مختصر به برخی از و یژگی ها و قواعد لفظی ا ین گو یش دار م در لهجه فارغنی تکیه بر حسب نوع کلمه روی هجاهای فارسی مختلف است عنی با تغییر محلی تکیه معنا تغییر می کند. البته ا ن موضوع خاص لهجه نیست و زبان فارسی را شامل می شود برای مثال :
اقا با a کوتاه به معنی پدر / با /ba کشیده اصل کلی و عمومی در ا ین گو یش تلفظ هر چه ساده تر کلمات است به نحوی که عادت زبانی فارغنی ها ا یجاب می کند. بنابرا ن اگر ما تمام اسامی ، افعال، ق ود و . . . . ا ین لهجه را بررسی کن م، می ب ن م ضمن ا ن که درهر کی از ا ین مقوله ها ساختار ثابتی دنبال می شود، هر جا عادت زبانی فارغانی ها ا جاب کرده، از آن ساختار ثابت عدول شده است برای مثال اغلب کلماتی که در فارسی رسمی به مصوت بلند ( a = ا ) ختم می شوند در گو ش فارغنی به مصوت کوتاه ( o= a ) شروع می شوند مانند اشم : اژگو، بالا : بال، بابا : با، ، کا. . کا: برادر .
تمام کلمات مذکور چه به تنها و چه درترک ب با سا ر کلمات ا ن تغییر را دارند، اما کلماتی مانند پا، شفا با آنکه به مصوت بلند ( a ) ختم می شوند به تنها ی تغ ر را نمی پذ یرند و فقط در ترک ب با سایر کلمات مصوت بلند پا ان شان تبد یل به مصورت کوتاه ( m ) می شوند. مثلاً : شفا اگر موصوف ا مضاف واقع شود می شود شفُ مصوت بلند ( u ) ( او ) در آخر کلمه به عنوان معرفه ساز به کار می رود.
( گاو_ گوو ) .
در مورد صرف افعال، پ روی از دستور زبان رسمی معمول است و بازهم هر جا عادت زبانی فارغنی ا جاب کرده، صامت ا مصوتی دگرگون شده است .
( بشکن _ ششکن ) ( می جو م _ اجورم )
ضمیر های اشاره ( ا ن ) و ( آن ) درگویش فارغی به ( ای ) و ( او ) و جمع آنها به ( ا نا ) و ( اونا هش ) تغییر پیدا می کند . ضما یر مفعولی مرا ( مو ) ، ترا ( تو ) ، مارا ( ما )
ها در آخر کلمه بعد از الف در لهجه فارغنی از تلفظ ساقط می شوند:
( چاه_ چا ) ( روباه _ روبا ) ( شاه _ شا ) ( ماه _ ما )
( b = ب ) در آخر بعضی کلمات دو حرفه در گو ش شیرازی تبد ْ به ( ow ) می شود.
( آب _ او ) ( تب _ تو ) ( لب _ لو ) می شود.
درتعدادی از کلمات که وسط آنها الف است موقع تلفظ الف تبد ل به واو می شود:
( ارزان_ ارزون ) ( تکان _ تکون ) ( جان_ جون )
در فارغانات هنوز مردم همه برزن شمال هرمزگان بیشتر به لهجهفارغنی سخن می گو ند تا بقیه مردم مثلاً لهجه کسبه و اهالیفارغانات شمیل جاین میمند و. . . . . ، www. fargan. ir.