فارغان

لغت نامه دهخدا

فارغان. [ رِ ] ( اِخ ) یکی از دهستانهای پنجگانه بخش سعادت آباد شهرستان بندرعباس که در خاور حاجی آباد واقع است. از جنوب به دهستان سیاهو و احمدی ، از خاور به دهستان رودخانه واز باختر به دهستان طارم محدود است. جلگه ای گرمسیر است که آب آن از رودخانه تأمین میشود. محصول عمده اش خرما و غلات و شغل اهالی زراعت است. راه مالرو دارد.این دهستان از 21 آبادی بزرگ و کوچک تشکیل شده و جمعاً 5512 تن سکنه دارد. مرکز دهستان قریه فارغان و قریه های مهم آن نظام آباد، سلطان آباد، سیرمند، میمند،و شاهرود میباشد. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8 ).

فارغان. [ رِ ] ( اِخ ) ده مرکزی دهستان از بخش سعادت آباد شهرستان بندرعباس که در 48 هزارگزی خاور حاجی آباد و کنار راه مالروحاجی آباد به احمدی واقع است. جلگه ای گرمسیر است که 477 تن سکنه دارد. آب آنجا از چشمه و قنات تأمین میشود. محصول عمده اش خرما و غلات و شغل اهالی زراعت است. راه مالرو دارد. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8 ).

فارغان. [ رِ ] ( اِخ ) دهی از دهستان نمداد بخش کهنوج شهرستان جیرفت که در 90 هزارگزی شمال خاور کهنوج و 3 هزارگزی باختر راه مالرو کهنوج به ریکان واقع است. جلگه ای گرمسیر، مالاریایی و دارای 80 تن سکنه است. آب آنجا از قنات تأمین میشود. محصول عمده اش غلات و خرما و شغل اهالی زراعت است. راه مالرو دارد. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8 ).

فرهنگ فارسی

دهی از دهستان نمداد بخش کهنوج شهرستان جیرفت .

دانشنامه عمومی

فارغان شهری در بخش فارغان شهرستان حاجی آباد استان هرمزگان ایران است.
بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵ جمعیت این مکان ۱٬۷۷۳ نفر ( ۹۵۸ خانوار ) بوده است. [ ۱]
فارغان را می توان همانند برزن دیرینه، در راه ( جاده ) مسیر شاهی جنوب ایران مانند انشان، تپه یحیی، سوغان بخشی ازتمدن شهر سوخته "آرته" راهی بطرف شرق مغ ستان وهرمز قدیم باجنوبی کوهستانی وشرق ایران که در این مورد همه ی محققین براین امر واقف ومنابع بسیار هست ضرب سکه منصوب بوده، کرد. [ نیازمند منبع] این منطقه با وجود تپه های باستانی مورد کاوش های باستان شناسی قرار نگرفته است. [ نیازمند منبع] کوره های تولید انواع فلزات باستانی در این منطقه وجود دارد. [ نیازمند منبع] کوره تولید شیشه در این منطقه یافت شده. ساختمان های باستانی در این محل وجود دارد که می توان به :اشکفت هایی که با ملات ساروج اندود یا سنگ چین شده و محلی موسوم به شاه شکن آتشکده زردشت یا ( گاهشمار ) در ورودی بُخوان ( بخو ) یا بُخون آتشکده وگاه محلی موسوم به شاه شکن وچاپارخانه، چارتاقی آبگرم ده شیغ و میل آتشی لمُوشوکُو ( میل آتشی ) راهنمای کاروان ها اشاره کرد. [ نیازمند منبع] شیر برنزی ( شیر طلا بسته، فارغان ) توسط کشاورزی درباغی نزدیک قنات پیدا می کنند ۱۳۶۳ به علت نگهداری در بندر عباس ممکن نبود موقت در موزه کرمان نگهداری می شوند. وجودانواع سفال با رنگ های متفاوت از جمله سفال شوش ( سبک شُوشیِ ) در این منطقه هست اطراف تپه گشنوُ تپه های باستانی منطقه حفاری ممنوع هست. [ نیازمند منبع]
پریتکانی، پارکان، فارغان ( فارغانات ) فارغان زمین و تارم زمین و سیرمند سه بخش جدا ناپذیر فرهنگی، قومی، گویشی، هست. [ نیازمند منبع]
کتاب شماره کتاب شناسی ۷۵۷۰۳۴۰ وشابک ۹۷۸ - ۶۲۲ - ۷۶۶۱ - ۰۹ - ۵ نام تارم به معنی محل جمع شدن آب است اوتیان درسنگ نبشه بیستون باخط میخی نام کوه بخون با نام بخو آمده است شورشیان ویزاته شورشگر برای دروغین دستگیر منابع خط۳۳ تا ۳۴ . . [ نیازمند منبع] نام سیرمند به معنی سرزمین پر از رزق و روزی است. [ نیازمند منبع]
بقعه شریف بی بی که نسب او به جعفر صادق می رسد در این منطقه وجود دارد. [ ۲]
دو بنا و قلعه ای بزرگ از جنس خشت گل خام درنظام آباد ومیمند وجود داشت که به علت بروز اختلافات قومی با خاک یکسان و تنها پی های ساروجی آن مانده است اما قلعه گلشن ( گِل وشن ) خندق بزرگی دارد با ساروج ومجهز بوده بنا آغالی بزرگ که در دوران اوخر نادرشاه شکوه ومنزلت داشته چند بار تخریب شد. [ نیازمند منبع]
عکس فارغان
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

بپرس