فارط

لغت نامه دهخدا

فارط. [ رِ ] ( ع ص ) پیشی گیرنده. رجوع به فرط و فروط و فراطة شود. || کسی که در آماده کردن دلو و رسن چاه بر دیگران پیشی گیرد. ج ، فراط، فارطون ، بندرت بصورت فوارط جمع بسته میشود. ( از اقرب الموارد ).

فرهنگ فارسی

پیشی گیرنده . یا کسی که در آماده کردن دلو و رسن چاه بر دیگران پیشی گیرد . جمع : فراط و فارطون و بندرت بصورت فوارط جمع بسته میشود .

پیشنهاد کاربران

فارط از ماده فرط ( بر وزن بارد ) به معنی پیش افتادن است و به همین جهت به کسی که قبل از همه وارد آبگاه می شود ، فارط می گویند .

بپرس