دیکشنری
مترجم
بپرس
فارسیریس
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
فارسیریس. ( اِخ ) دختر اردشیر درازدست. پاریزاریس. پروشات. پروشاتو. پاروساتس. رجوع به پاروساتس شود.
فرهنگ فارسی
دختر اردشیر دراز دست پاریزاریس
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها