لغت نامه دهخدا
فارابی. ( اِخ ) ابوابراهیم اسحاق بن ابراهیم. از اکابر ادبای قرن چهارم هجری و خال اسماعیل بن حماد جوهری بوده است. رجوع به فهرست کتابخانه سپهسالار و ابراهیم و اسحاق بن ابراهیم شود.
فارابی. ( اِخ ) ابوزکریا یحیی بن احمد، لغوی. رجوع به یحیی... شود.
فارابی. ( اِخ ) رجوع به محمودبن احمد فارابی شود.
فارابی. ( اِخ ) اسماعیل بن حماد جوهری. رجوع به اسماعیل شود.
فرهنگ فارسی
منسوب به فاراب اهل فاراب .
ابو ابراهیم اسحاق بن ابراهیم از اکابر ادبای قرن چهارم هجری و خال اسماعیل بن حماد جوهری بوده است .
دانشنامه اسلامی
[ویکی فقه] "فارابی" یکی از نوابغی است که در زمانه بسیار حساس تاریخی ظهور کرد و توانست تاثیر عمیق و بسزایی را در تفکر اندیشمندان بعد از خود به جا بگذارد، تاثیر فارابی به قدری شگرف است که شاید بتوان گفت او و اندیشه های او بود که توانست زمینه را برای شکوفایی تمدن اسلامی فراهم سازد.
در طول تاریخ بشر نوابغ و دانشمندان فراوانی ظهور کرده اند که هر کدام به نوبه خود نقطه عطفی در تاریخ اندیشه بشر ایجاد نموده و توانسته اند تغییر شگرفی را در فضای فکری و اجتماعی جامعه زمان خود به وجود بیاورند. این نابغه ها به جز اینکه شبانه روز در راه علم و اندیشه تلاش کرده و به قدر کافی نیز از استعداد خدادادی بهره برده اند، در شرایط تاریخی خاصی هم قرار گرفته اند و شاید بتوان گفت قرار گرفتن در این موقعیت تاریخی حساس بوده است که فضا را برای بروز نبوغ ذاتی آنها فراهم کرده و باعث شده نقش آنها در تاریخ علم ماندگار شود.
در طول تاریخ بشر نوابغ و دانشمندان فراوانی ظهور کرده اند که هر کدام به نوبه خود نقطه عطفی در تاریخ اندیشه بشر ایجاد نموده و توانسته اند تغییر شگرفی را در فضای فکری و اجتماعی جامعه زمان خود به وجود بیاورند. این نابغه ها به جز اینکه شبانه روز در راه علم و اندیشه تلاش کرده و به قدر کافی نیز از استعداد خدادادی بهره برده اند، در شرایط تاریخی خاصی هم قرار گرفته اند و شاید بتوان گفت قرار گرفتن در این موقعیت تاریخی حساس بوده است که فضا را برای بروز نبوغ ذاتی آنها فراهم کرده و باعث شده نقش آنها در تاریخ علم ماندگار شود.
پیشنهاد کاربران
اینکه فارابی دو چارانه به فارسی سروده است و در
نوشته های خود به در خور به واژه گان فارسی می پردازد و یا پاره ای را به فارسی شیوا ورسا می نویسد ایرانی بودنش را باوری می سازد.
نوشته های خود به در خور به واژه گان فارسی می پردازد و یا پاره ای را به فارسی شیوا ورسا می نویسد ایرانی بودنش را باوری می سازد.
زاد و زی فارابی بابایار در کران و مرز چه سال وسده ای بوده است.
زاد و زی به جای زاد و مرگ.
زاد و زی به جای زاد و مرگ.
فارابی پیروز و پژوهنده. :الفارابی الموفق و الشارح
"نگارنده و وارَسَنده"بابایار فارابی.
بابایار فارابی نگاشته ها و نگرش ها و نگاه ها فن ها و مهارتهایش را شناسه کنیم تا راسته های مادی ومعنویش را بجا آوریم.
"نگارنده و وارَسَنده"بابایار فارابی.
بابایار فارابی نگاشته ها و نگرش ها و نگاه ها فن ها و مهارتهایش را شناسه کنیم تا راسته های مادی ومعنویش را بجا آوریم.
زندگیها وجنگها از فارابی:المعایش والحروب از فارابی.
پاسخ ها مر پرسش های پرسیده از وی. اثر فارابی
فارسی المنتسب:"پارسی نیاکان" . "فارسی نیاکان. "بابایار فارابی فارسی نیاکان بود.
بابایار فارابی:ابونصر فارابی
پَسِه های فَرزانشها:فصوص الحکم ابونصر فارابی . ( پسهء انگشتر" فص". نگین انگشتر را به لری پسه گویند. )
جَنگها و زِندگیها:المعایش والحروب:ابونصر فارابی.
فارابی فرزند طرخان بوده دانشمند و فیلسوف ترک زبان و ترک تبار اهل ازبکستان کنونی یا قزاقستان ، در دربار حکومت های ترک آن زمان رشد یافته که زبان درباری آنها زبان فارسی دری بود و به همین علت دانشمندی دری زبان به جهان معرفی شده است
ابونصر محمد بن محمد فارابی ملقب به فارابی، در حدود سال ۲۵۷ هجری قمری/ ۸۷۰ میلادی در دهکده �وسیج� از ناحیه�فاریاب�خراسان�در�افغانستان�کنونی متولد شد. پدر وی �محمد بن اوزلغ� یکی از سردارهای سپاه�سامانیان�بود. به نظر می رسد فارابی تحصیلات اولیه خود را در�فاریاب�به پایان رسانده و مدتی نیز به شغل قضاوت مشغول بوده است. برخی پژوهشگران معاصر، آغاز مطالعات علمی او را از شهر�مرو�می دانند؛ مرو در آن زمان مرکز درس و بحث فلسفی بود و اساتید مشهوری در آن تدریس می کردند. فاصله کم بین شهر�مرو�و محل سکونت فارابی حضور او را در شهر تسهیل می کرد. فارابی در جوانی به�بغداد�رفت و نزد متی بن یونس به فراگرفتن منطق و فلسفه پرداخت. سپس به�حران�سفر کرد و به شاگردی�یوحنا بن حیلان�درآمد. .
... [مشاهده متن کامل]
دهخدا به نقل از�بدیع الزمان فروزانفر�می نویسد: �اسم پدر او طرخان و نام جدش اوزلوغ است ( اما در دانشنامه ایرانیکا رد شده است ) . نام ازلغ و طرخان هر دو نامهای�سغدی�ایرانی هستند که نام طرخان از سغدی به ترکی وارد شده است. در شرح زندگی فارابی مطلبی که بر جریان واقعی زندگی دوران طفولیت و جوانی وی باشد در کتاب ها وجود ندارد. �ابن ابی اصیبعه�دو خبر متناقض دربارهٔ او نقل می کند: اول اینکه فارابی در آغاز کار نگهبان باغی در دمشق بود و دوم اینکه، در جوانی به قضاوت مشغول بود و چون به معارف دیگر آشنا شد، قضاوت را ترک کرد و با تمام میل به طرف معارف دیگر روی آورد. � در جوانی برای تحصیل به�بغداد�رفت و نزد �متی بن یونس� به فراگرفتن�منطق�و�فلسفه�پرداخت. سپس به�حرّان�سفر کرد و به شاگردی �یوحنا بن حیلان� درآمد.
از آغاز کار، هوش سرشار و علم آموزی وی سبب شد که همه موضوعاتی را که تدریس می شد، به خوبی فرا گیرد.
به زودی نام او به عنوان فیلسوف و دانشمند شهرت یافت و چون به بغداد بازگشت، گروهی از شاگردان، گرد او فراهم آمدند که �یحیی بن عدی� فیلسوف مسیحی یکی از آنان بود.
در سال ۳۳۰ هجری قمری/۹۴۱ میلادی به�دمشق�رفت و به �سیف الدوله حمدانی� حاکم�حلب�پیوست و در زمره علمای دربار او درآمد. فارابی در سال ۳۳۸هجری قمری/۹۵۰میلادی در سن هشتاد سالگی در دمشق وفات یافت. عده ای بر این باورند که ابونصر هنگامی که از دمشق به�عسقلان�می رفت به دزدان برخورد. ابونصر گفت: �هر آنچه از مرکب، سلاح، لباس و مال هست بگیرید و با من کاری نداشته باشید. � آن ها نپذیرفتند و قصد کشتن او کردند. ابونصر به ناچار با آن ها جنگید و کشته شد. امرای شام از حادثه با خبر شدند. ابونصر را دفن کردند و دزدان را بر سر قبر او دار زدند.
مورخان اسلامی معتقدند که فارابی فردی زهد پیشه و عزلت گزین و اهل تأمل بود. اعراض او از امور دنیوی به حدی بود که با آن که سیف الدوله برایش از�بیت المال�حقوق بسیار تعیین کرده بود، به چهار�درهم�در روز قناعت می ورزید.
فارابی در انواع علوم بی همتا بود. چنان که دربارهٔ هر علمی از علوم زمان خویش کتاب نوشت و از کتاب های وی معلوم می شود که در علوم�زبان�و�ریاضیات�و�کیمیا�و�هیئت�و�علوم نظامی�و�موسیقی�و�طبیعیات�و�الهیات�و علوم مدنی و�فقه�و منطق دارای مهارت بسیار بوده است.
درست است که�کندی�نخستین فیلسوف اسلامی است که راه را برای دیگران پس از خود گشود؛ اما او نتوانست مکتب فلسفی تأسیس کرده و میان مسائلی که مورد بحث قرار داده است، وحدتی ایجاد کند. در صورتی که فارابی توانست مکتبی کامل را بنیان نهد.
ابن سینا�او را استاد خود می شمرد و�ابن رشد�و دیگر حکمای اسلام و عرب، برایش احترام بالایی قائل بودند. ازجمله سخنی از ابن سینا است که اوج منزلت علمی او را بیان می کند: کتاب مابعدالطبیعه را مطالعه کردم و بعد از چهل مرتبه مطالعه نتوانستم از اغراض مؤلف آن آگاهی پیدا کنم تا اینکه در بازار به کتابی از ابونصر فارابی برخورد کردم که شرحی بر کتاب مابعدالطبیعه بود. بعد از مطالعه آن توانستم مطالب مابعدالطبیعه را دریابم و بسیار مسرور شدم.
در سنت فلسفه اسلامی، فارابی را بعد از�ارسطو�که ملقب به �معلم اول� بود، �معلم ثانی�لقب داده اند.
منابع. https://fa. m. wikipedia. org/wiki/فارابی
... [مشاهده متن کامل]
دهخدا به نقل از�بدیع الزمان فروزانفر�می نویسد: �اسم پدر او طرخان و نام جدش اوزلوغ است ( اما در دانشنامه ایرانیکا رد شده است ) . نام ازلغ و طرخان هر دو نامهای�سغدی�ایرانی هستند که نام طرخان از سغدی به ترکی وارد شده است. در شرح زندگی فارابی مطلبی که بر جریان واقعی زندگی دوران طفولیت و جوانی وی باشد در کتاب ها وجود ندارد. �ابن ابی اصیبعه�دو خبر متناقض دربارهٔ او نقل می کند: اول اینکه فارابی در آغاز کار نگهبان باغی در دمشق بود و دوم اینکه، در جوانی به قضاوت مشغول بود و چون به معارف دیگر آشنا شد، قضاوت را ترک کرد و با تمام میل به طرف معارف دیگر روی آورد. � در جوانی برای تحصیل به�بغداد�رفت و نزد �متی بن یونس� به فراگرفتن�منطق�و�فلسفه�پرداخت. سپس به�حرّان�سفر کرد و به شاگردی �یوحنا بن حیلان� درآمد.
از آغاز کار، هوش سرشار و علم آموزی وی سبب شد که همه موضوعاتی را که تدریس می شد، به خوبی فرا گیرد.
به زودی نام او به عنوان فیلسوف و دانشمند شهرت یافت و چون به بغداد بازگشت، گروهی از شاگردان، گرد او فراهم آمدند که �یحیی بن عدی� فیلسوف مسیحی یکی از آنان بود.
در سال ۳۳۰ هجری قمری/۹۴۱ میلادی به�دمشق�رفت و به �سیف الدوله حمدانی� حاکم�حلب�پیوست و در زمره علمای دربار او درآمد. فارابی در سال ۳۳۸هجری قمری/۹۵۰میلادی در سن هشتاد سالگی در دمشق وفات یافت. عده ای بر این باورند که ابونصر هنگامی که از دمشق به�عسقلان�می رفت به دزدان برخورد. ابونصر گفت: �هر آنچه از مرکب، سلاح، لباس و مال هست بگیرید و با من کاری نداشته باشید. � آن ها نپذیرفتند و قصد کشتن او کردند. ابونصر به ناچار با آن ها جنگید و کشته شد. امرای شام از حادثه با خبر شدند. ابونصر را دفن کردند و دزدان را بر سر قبر او دار زدند.
مورخان اسلامی معتقدند که فارابی فردی زهد پیشه و عزلت گزین و اهل تأمل بود. اعراض او از امور دنیوی به حدی بود که با آن که سیف الدوله برایش از�بیت المال�حقوق بسیار تعیین کرده بود، به چهار�درهم�در روز قناعت می ورزید.
فارابی در انواع علوم بی همتا بود. چنان که دربارهٔ هر علمی از علوم زمان خویش کتاب نوشت و از کتاب های وی معلوم می شود که در علوم�زبان�و�ریاضیات�و�کیمیا�و�هیئت�و�علوم نظامی�و�موسیقی�و�طبیعیات�و�الهیات�و علوم مدنی و�فقه�و منطق دارای مهارت بسیار بوده است.
درست است که�کندی�نخستین فیلسوف اسلامی است که راه را برای دیگران پس از خود گشود؛ اما او نتوانست مکتب فلسفی تأسیس کرده و میان مسائلی که مورد بحث قرار داده است، وحدتی ایجاد کند. در صورتی که فارابی توانست مکتبی کامل را بنیان نهد.
ابن سینا�او را استاد خود می شمرد و�ابن رشد�و دیگر حکمای اسلام و عرب، برایش احترام بالایی قائل بودند. ازجمله سخنی از ابن سینا است که اوج منزلت علمی او را بیان می کند: کتاب مابعدالطبیعه را مطالعه کردم و بعد از چهل مرتبه مطالعه نتوانستم از اغراض مؤلف آن آگاهی پیدا کنم تا اینکه در بازار به کتابی از ابونصر فارابی برخورد کردم که شرحی بر کتاب مابعدالطبیعه بود. بعد از مطالعه آن توانستم مطالب مابعدالطبیعه را دریابم و بسیار مسرور شدم.
در سنت فلسفه اسلامی، فارابی را بعد از�ارسطو�که ملقب به �معلم اول� بود، �معلم ثانی�لقب داده اند.
منابع. https://fa. m. wikipedia. org/wiki/فارابی
کهن ترین زندگینامه از فارابی را حدود ۸۰۰ سال پیش مورخ عرب، �ابن ابی اُصیبعه� در کتاب �عیون الانباء فی طبقات الأطباء� ذکر کرده است.
ابن ابی اُصیبعه به روشنی نسب پدر فارابی را ایرانی ( پارسی ) ذکر کرده است.
... [مشاهده متن کامل]
". . . و کان أبوه قائد جیش و هو فارسی المنتسب. . . "، پدرش فرمانده ارتش و نسبش ایرانی ( پارسی ) بود.
ابن ابی اُصیبعه به روشنی نسب پدر فارابی را ایرانی ( پارسی ) ذکر کرده است.
... [مشاهده متن کامل]
". . . و کان أبوه قائد جیش و هو فارسی المنتسب. . . "، پدرش فرمانده ارتش و نسبش ایرانی ( پارسی ) بود.
دانشمند تورک قزاق
شهر فاراب در چنوب قزاقستان هست
شهر فاراب در چنوب قزاقستان هست
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٣)