فادفعوا

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] ریشه کلمه:
دفع (۱۰ بار)
ف (۲۹۹۹ بار)

دادن. کنار کردن. حمایت نمودن. دفع چون با «الی» متعدی شود به معنی دادن است مثل و چون با «عن» متعدی شود به معنی حمایت و یاری آید نحو خدا از مؤمنین حتماً دفاع و حمایت می‏کند، مفاعله در آیه ظاهراً برای مبالغه است. و چون به نفسه متعدی شود به معنی کنار و دور کردن آید مثل سیئة مفعول «اِدْفَعْ» است یعنی بدی را با طریق نیکو دفع کن. و نحو . این سه مطلب از مفردات راغب و اقرب الموارد استفاده شده است . * نظیر این آیه شریفه آیه ذیل است . از هر دو آیه به خوبی روشن است که اگر دست ستمکاران همیشه باز بود و خدا آنها را با نیکان و یا با بدان مثل خود آنها را با نیکان و یا با بدان مثل خود از بین نمی‏برد و سر جای خودشان نمی‏نشاند فساد عالم را می‏گرفت و حتی آثار پیامبران از بین می‏رفت ولی با کودتاها و ترورها و جنگها ستمگران از بین می‏روند و نیکوکاران و یا ستمکاران دیگر جای آنها را می‏گیرند و از کار آنها بیزاری می‏کنند این باعث بقاء جامعه‏ها می‏شود صدر هر دو آیه درباره یاری خداست نسبت به مؤمنان در مقابل کفّار، ولی مطلب هر دو آیه قاعده کلّی است. صدر آیه دوّم و نیز آیه 39 در سوره حجّ مطالعه شود. توضیح آیه اخیر در «ربیع» گذشت.

پیشنهاد کاربران

بپرس