فاخلع

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] ریشه کلمه:
خلع (۱ بار)
ف (۲۹۹۹ بار)

برکندن. منم پروردگار تو پا پوش خود را بر کن که تو در وادی پاک طوی هستی. به عقیده المیزان وادی سینا در اثر خطاب خدا و مقام قرب و موطن حضور و مناجات، مقدس شد و شرط ادب آن بود که موسی در آن جا بی کفش باشد لذا امر به خلع نعل شد، مقدّس بودن کعبه شریف و مساجد و مشاهد مشرفه همه از این باب است، شرافت مکان به سبب عبادت مخصوص و یا واقعه محترمی است که در آن تشریع و یا در آن جا واقع شده و گرنه میان اجزاء زمان و مکان تفاضلی نیست. این سخن قوی و صحیح است و صدر آیه «اِنّی اَنَا رَبُّکَ» و آیه ما قبل «نُودِیَ یا مُوسی‏» و آیات ما بعد، شاهد آن‏اند در مجمع از کعب و عکرمه نقل کرده: علت این خطاب آن بود که کفش موسی از پوست میته خر بود و در وجه سّوم از وجوه چهارگانه می‏گوید: علّت این دستور آن است که پا برهنه بودن علامت تواضع و فروتنی است و لذا بزرگان سلف پا برهنه طواف می‏کردند و آنرا از اصّم نقل می‏کند. این وجه نیز قابل قبول و طبع پسند است. آن چه از بعض صوفیّه نقل شده که مراد از آن تمکّن و استقامت است بی مدرک و خالی از اعتبار می‏باشد.این کلمه فقط یکبار در کلام حق آمده است.

پیشنهاد کاربران

بپرس