فاختک

لغت نامه دهخدا

فاختک. [ ت َ ] ( اِ ) مصغر فاخته. ( شعوری ).درست نیست. واژه فاختک صورتی از لفظ «فاخته » است ، زیرا بسیاری از کلمات مختوم به هاء غیرملفوظ در فارسی امروز در زبان پهلوی مختوم به گاف بوده است و در خط فارسی گ به ک تبدیل شده است. رجوع به فاخته شود.

پیشنهاد کاربران

بپرس