فاجعه فرابنفش

پیشنهاد کاربران

اجازه دهید با یک مثال جالب این مفهوم را برای همیشه در ذهن شما ثبت کنیم. فرض کنید لوله ای که درون آن پر از اسمارتیز است در دست دارید. در اینجا تعداد اسمارتیزها عددی مشخص بوده و به صورت گسسته ( ۱، ۲، ۳ و
...
[مشاهده متن کامل]
. . . ) شمارش می شود. شما می توانید لوله را به قسمت های مختلفی تقسیم کنید یا لوله های دیگری را نیز اختیار کنید. در این صورت تعداد اسمارتیزها ممکن است که کم یا اضافه شود، با این حال، ما برای شمارش تعداد اسمارتیزها بازهم از مقداری گسسته ( کوانتیده ) استفاده می کنیم. نظرتان چیست که لوله را یک پرتو نور و اسمارتیزها را فوتون ها در نظر بگیریم؟!پلانک هنگام کار روی تابش جسم سیاه و نارسایی هایی آن که به �فاجعه فرابنفش� ( Ultraviolet Catastrophe ) معروف است، پی برد که انرژی تابش الکترومغناطیسی نمی تواند مقادیر پیوسته ای داشته باشد. طبق قوانین الکترومغناطیس کلاسیک، تعداد مُدهایی ( حالت هایی ) که یک موج الکترومغناطیسی می تواند در کاواک ۳ بعدی ارتعاش کند، با مربع فرکانس متناسب است. درواقع مطابق با قانون ریلی - جینز ( Rayleigh - Jeans ) ، مقدار توان نیز با مربع فرکانس برابر بوده و این امر بدین معنی است که در فرکانس های خیلی بالا ( بی نهایت ) مقدار توان نیز باید بی نهایت شود. دلیل نام گذاری �فاجعه فرانبفش� روی این نارسایی همین امر است. چرا که در فرکانس های ناحیه فرانبفش و بالاتر تجربه و روابط ریاضی دو چیز متفاوت را نتیجه می دادند.

بپرس