[ویکی الکتاب] معنی فَاجِراً: گناهکار (اسم فاعل از کلمه فجر به معنای انفجار و شکاف وسیع برداشتن است ، آنگاه میگوید : گناه را هم بدان جهت فجور نامیدند که باعث شکافته شدن و دریده شدن حرمت دیانت است ، میگوییم : فلانی مرتکب فجور شد ، و یا او فاجر است ، و ایشان فجار و فجرهاند . )
معنی لَا یَلِدُواْ: زاد و ولد نمیکنند (در عبارت "إِن تَذَرْهُمْ یُضِلُّواْ عِبَادَکَ وَلَا یَلِدُواْ إِلَّا فَاجِراً کَفَّاراً " چون جواب شرط واقع شده جزم گرفته است)
ریشه کلمه:
فجر (۲۴ بار)
«فاجر» از مادّه «فجور» به معنای کسی است که گناه زشت و شنیعی مرتکب می شود، و «کفّار» مبالغه در «کفر» است; بنابراین تفاوت میان این دو واژه این است که: یکی مربوط به جنبه های عملی است،ودیگری اعتقادی.
معنی لَا یَلِدُواْ: زاد و ولد نمیکنند (در عبارت "إِن تَذَرْهُمْ یُضِلُّواْ عِبَادَکَ وَلَا یَلِدُواْ إِلَّا فَاجِراً کَفَّاراً " چون جواب شرط واقع شده جزم گرفته است)
ریشه کلمه:
فجر (۲۴ بار)
«فاجر» از مادّه «فجور» به معنای کسی است که گناه زشت و شنیعی مرتکب می شود، و «کفّار» مبالغه در «کفر» است; بنابراین تفاوت میان این دو واژه این است که: یکی مربوط به جنبه های عملی است،ودیگری اعتقادی.
wikialkb: فَاجِرا