فابس

لغت نامه دهخدا

فابس. [ ب ِ ] ( لاتینی ،اِ ) فاباس. فابش. باقلا. ( ناظم الاطباء ). از لاتینی فابس . ( حاشیه برهان چ معین ). باقلی. || زاج. ( فهرست مخزن الادویه ).

پیشنهاد کاربران

بپرس