فائد. [ ءِ ] ( اِخ ) کوهی در طریق مکه. ( معجم البلدان ).فائد. [ ءِ ] ( اِخ ) ابن عبدالرحمن ابوالورقاء. محدث است. تابعی است.فائد. [ ءِ ] ( اِخ ) ابن کیسان الجزار الباهلی ، مولی باهله ، مکنی به ابوالعوام. تابعی است.