غیهم

لغت نامه دهخدا

غیهم. [ غ َ هََ ] ( ع اِ ) تاریکی. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). ظلمت. غیهب. غیهبان. ( اقرب الموارد ).

پیشنهاد کاربران

بپرس