دیکشنری
مترجم
بپرس
غیمناک
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
غیمناک. [ غ َ ] ( ص مرکب ) باغیم. دارای ابر و میغ. ابرناک. رجوع به غیم شود.
فرهنگ عمید
ابرناک، دارای ابر.
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها