غیرتمند
/qeyratmand/
مترادف غیرتمند: باحمیت، باغیرت، بامروت، متعصب، غیرتناک، غیرتی، غیور
متضاد غیرتمند: بی غیرت
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
فرهنگ عمید
جدول کلمات
پیشنهاد کاربران
باحمیت، باغیرت، بامروت، متعصب، غیرتناک، غیرتی، غیور
این واژه تازى ( اربى ) + مند ( صفت ساز پارسى ) است و برابر آن در پارسى مى شود : ستیهشنیک Setiheshnim ( پهلوى: ستیهیشْنیک : غیرتمند ، متعصب ، مردانه ، گردنکش ) ، سِتیهنده Setihandeh ( پهلوى: سِتیهندَگ : غیور ، متعصب ، مردانه ، گردنکش ) ، پِیْورز Peyvarz ( پهلوى:
... [مشاهده متن کامل]
پِیْورز : متعصب ، غیرتمند ) و رشکین Rashkin ( پارسى و پهلوى: غیور ، غیرتى ، غیرتمند )
... [مشاهده متن کامل]
پِیْورز : متعصب ، غیرتمند ) و رشکین Rashkin ( پارسى و پهلوى: غیور ، غیرتى ، غیرتمند )