غیر مسبوق

پیشنهاد کاربران

غیر مَسْبوق: بدون سابقه/بی سابقه
( مسبوق:1_دارای سابقه، باسابقه/2_سبقت گرفته ، گذشته /3 - آگاه ، مطلع )
مثال۱:
غیرمسبوق به عدم: سابقه عدم بودن را ندارد
مانند قدیم ( خداوند متعال )

...
[مشاهده متن کامل]

مسبوق به عدم: سابقه عدم بودن را دارد
مانند حدوث شیء
( بخش دهم ( قوه و فعل ) ، رک. علّامه سیّد محمّدحسین طباطبایی، بدایة الحکمة )
مثال۲:
. . . عملیاتی از قبیل شخم غیر مسبوق به احیاء و. . . احیاء محسوب نمی گردد.
( ماده اول آیین نامه اجرایی قانون زمین شهری مصوب ۱۳۶۷ )
یعنی شخم زدن زمینی که سابقه احیا نداشته است به آن احیاء زمین نمی گویند و موجب مالکیت نمی شود و فقط شروع به احیاء می گویند که اثر آن ایجاد حق اولویت در احیاء است.

سابق ، گذشته
متضاد= مسبوق ( آینده )
مثال : شخم زدن غیر مسبوق به احیا ( شخم زدن زمین در گذشته برای احیای زمین یا اراضی موات یا بایر )

بپرس