غیر متعادل کردن

مترادف ها

depolarize (فعل)
از قطب انداختن، بدون قطب کردن، غیر متعادل کردن، متضاد کردن

disequilibrate (فعل)
غیر متعادل کردن، بدون تعادل کردن

unbalance (فعل)
غیر متعادل کردن، اختلال مشاعر پیدا کردن، تعادل بر هم زدن

پیشنهاد کاربران

بپرس