غیر متداول

/qeyremotedAvel/

معنی انگلیسی:
démodé, outmoded, dmod

مترادف ها

obsolete (صفت)
متروکه، متروک، منسوخ، کهنه، غیر متداول، از کار افتاده، مهجور

uncommon (صفت)
غیر عادی، غریب، غیر معمولی، غیر متداول، نادر، کمیاب، غیرمعمول

bookish (صفت)
لفظ قلم، کتابی، غیر متداول

فارسی به عربی

مثقف , نادر
ملغی

پیشنهاد کاربران

بپرس