غیر قابل کنترل

/qeyreqAbelekontorol/

برابر پارسی: مهار گسیخته

معنی انگلیسی:
irrepressible

مترادف ها

incontrollable (صفت)
شدید، غیر قابل کنترل، غیر قابل جلوگیری

rambunctious (صفت)
وحشی، غیر قابل کنترل، بی قانون و قاعده

ungovernable (صفت)
وحشی، غیر قابل کنترل، لجام گسیخته، غیر قابل اداره

insuppressible (صفت)
غیر قابل کنترل، فرو ننشاندنی، نخواباندنی

پیشنهاد کاربران

بپرس