غیر قابل عبور


معنی انگلیسی:
impassable, insuperable, insurmountable

مترادف ها

impassable (صفت)
صعب العبور، غیر قابل عبور، بی گدار، غیر قابل پذیرش

insurmountable (صفت)
غیر قابل عبور، فائق نیامدنی، غیر قابل تفوق، بر طرف نشدنی

فارسی به عربی

غیر قابل للعبور , منیع

پیشنهاد کاربران

غیر قابل عبور: همتای پارسی این عبارت عربی، اینهاست:
گذر ناپذیر ( دری )
نابتیری nābtiri ( پیشوند نا با سغدی abtir: عبور؛ با پسوند شایستگی ی )
گذر ناپذیر، عبور ناپذیر

بپرس