غیر فعال

/qeyrefa~~Al/

برابر پارسی: بی کنش

معنی انگلیسی:
passive, quiescent, repose, asleep, dormant, extinct, inactive, supine

مترادف ها

passive (صفت)
تابع، بی حس، تاثر پذیر، غیر فعال، بی حال، انفعالی، مجهول، کنش پذیر، دستخوش عامل خارجی، مطیع و تسلیم

inactive (صفت)
سست، تنبل، بی کاره، بی اثر، بی جنبش، غیر فعال، بدون فعالیت، کساد، ناکنش ور، بی حال

فارسی به عربی

کامل

پیشنهاد کاربران

بی واکنش ، بی تفاوت ، خنثی، خونسرد
ناپویا، ایستا، بیکار، خاموش، خوابیده
Passive

بپرس