دیکشنری
مترجم
بپرس
غیبگو ی
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
غیبگوی. [ غ َ / غ ِ ] ( نف مرکب ) رجوع به غیبگو شود.
فرهنگ فارسی
( غیبگو ی )
( صفت ) کسی که از نهانی ها خبر دهد آنکه از مغیبات اخبار کند .
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک