( غیاصة ) غیاصة.[ ص َ ] ( ع مص ) به آب فروشدن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( مجمل اللغة ). در آب فروشدن. ( منتهی الارب ). فرورفتن در آب. زیر آب رفتن. غَوص. غیاص. مَغاص. ( اقرب الموارد ). رجوع به غوص شود. || غواصی کردن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). عمل غواص. ( از اقرب الموارد ). به دریا فروشدن. ( مجمل اللغة ). رجوع به غَوّاص شود.