غیار:
دکتر شفیعی کدکنی در مورد واژه ی " غیار" می نویسد : ( ( علامت زرد رنگی که اهل ذمّه بر لباس خویش روی دوش معمولا می دوخته اند تا از مسلمانان باز شناخته شوند. بنابر نوشته ی طبری، هارون رشید در سال ۱۹۱ ه دستور داد تا اهل ذمّه در مدینه السلام بغداد ، در لباس و در سواری هیأت خاصی برای خود اختیار کنند، زنار بر کمربندند . . . و دستوری مشابه همین دستور متوکل در سال ۲۵۳ هجری صادر کرد که نصارا و اهل ذمه طیلسان های عسلی بپوشند و نیز رقعه هایی به رنگ مخالف جامعه خویش یکی بر سینه و یکی در پشت بدوزند و هر کدام ازین رقعه ها باید به اندازه ۴ انگشت باشد و به رنگ عسلی و این کلمه که اصطلاح فقهاست گاه در مورد همه اهل ذمه و زمانی در مورد نصارا و گاه یهود به کار رفته است، عسلی معادل دیگر آن است و گاه کاربرد آنها متفاوت می شود . ) )
... [مشاهده متن کامل]
( ( چون به حکمِ اوست، خواهی تاج خواهی پای بند
چون نشانِ اوست، خواهی طیلسان خواهی غیار ) )
توضیح بیت: : چه تاج و چه پایبند، چه طیلسان و چه غیار ، چون داده ی خداوند است در نظر عارف یکسان است .
( تازیانه های سلوک، نقد و تحلیل قصاید سنائی، دکتر شفیعی کدکنی، زمستان ۱۳۸۳، ص 339. )